پرش به محتوا

برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۱۶۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

آن همه مسائل ریاضی خواهد بود.

دکارت پس از آنکه این اصول را اختیار می‌کند چندین نتیجه می‌گیرد، از جمله اینکه: عالم جسمانی نامحدود است. زیرا برای عالم نامحدود است ابعاد حد نمی‌توان تصور کرد. دیگر این که چون حقیقت جسم بعد است، و فضا و مکان بی‌بعد معقول نیست، پس: هیچ مکانی بی جسم نمی‌شود یعنی: خلاء موجود نیست، و اگر مکانی به نظر خالی بیاید از جهت نقص و عجز حواس ما است که وجود جسم را در اینجا ادراک نمی‌کنیم. دیگر این خلاء موجود نیست که جزء لایتجزای باطل است، زیرا هیچ بهره‌ای از بعد نیست که قابل قسمت نباشد، بنابراین جسم بی‌نهایت قابل تقسیم است دیگر اینکه اجسام زمینی و اجرام آسمانی از یک جنسند، و عالم سفلی و عالم علوی تفاوت ندارند، زیرا که جزء لایتجزی باطل است حقیقت همه بعد است، و بطور کلی عالم جسمانی امر واحد است، و اجسام مختلف اجزاء یک کل‌اند، به عبارت دیگر: هر جسمی قسمتی است محدود از فضای نامحدود و امتیاز اجسام از یکدیگر تنها به شکل و وضع آنها است.

اجرام آسمانی و زمینی یک جنسند تحولات و عوارض اجسام، از گرمی و روشنی و سنگینی و جذب و دفع و همهٔ آثار طبیعت، نتیجهٔ حرکت اجسام است، و حرکت جز نقل مکان چیزی نیست. و آن تغییر وضع اجزاء و اجسام است نسبت به یکدیگر پس: هر گاه جسمی نسبت به جسم دیگر تغییر وضع ندهد ساکن است، وگرنه متحرک می‌باشد.

حرکت فقط نقل مکان است نتیجه اینکه هیچ جسمی حرکت نمی‌کند. یعنی: جابه‌جا نمی‌شود مگر اینکه جای جسم دیگر را می‌گیرد، و جسم دیگر

–۱۶۰–