نامیترین حکمای باستان «فیثاغورس»[۱] است. دربارهٔ او تصریح کردهاند که به مصر و ایران و هندوستان مسافرت کرده، و از دانشمندان آن کشورها بهرهها برده است.
فیثاغوریاندر اواخر مائهٔ ششم به یونان برگشت و گروهی پیرو او شدند و انجمنی سری تشکیل داد که هم دینی و اخلاقی و هم سیاسی بود. بدرستی نمیدانیم عقاید و فلسفهٔ آن گروه همه از خود فیثاغورس است یا فکر مریدان نیز در آن دخیل بوده است، در هر حال پیروان او مذهب تناسخ داشتند، و خوردن جانوران را روا نمیداشتند و از این رو و جهات دیگر فیثاغورس بحکمای هند شباهت و تمایل دارد. اختراع جدول فیثاغورس و کشف شکل عروس در هندسه و بسیاری قضایای دیگر باو منسوب است.
کلیتاً در فلسفهٔ فیثاغورس علوم ریاضی اهمیت تمام داشته، و او عدد را اصل وجود پنداشته، و همهٔ امور را نتیجهٔ ترکیب اعداد و نسبتهای آنها دانسته است. چون باین نکته برخورده است که ترکیب صورتها در تولید نغمات تابع تناسبات عددی میباشد و موسیقی را نیز مانند هندسه و نجوم از رشتههای علوم ریاضی، و کلیتاً نظام و عالم را تابع عدد میشمارده و هر وجودی را مادی باشد یا معنوی، با یکی از اعداد مطابق میداند. مختصر عدد را حقیقت اشیاء و واحد را حقیقت عدد میخواند. تضاد واحد و کثیر و زوج و فرد را منشأ همهٔ اختلافات میپندارد، اما واحد مطلقْ را از زوجیت و فردیت و وحدت و کثرت بری میداند.
پیروان فیثاغورس در باب هیئت عالم رأی مخصوصی دارند، بکرویت زمین پی برده ولی یک کانون آتش ناپیدا قائلند که مرکز و محور عالم و مظهر الوهیت است. و زمین و خورشید و ماه و سیارات (عطارد و زهره و مریخ و مشتری و زحل) و ثوابت گرد آن میچرخند و چون ده را عدد جامع کامل میدانستند معتقد بوجود بک کرهٔ زمین نامرئی[۲] نیز بودند تا عدد کرات ده باشد، و موجبات دیگر نیز برای این عقیده داشتند
- ↑ Pythagore معاصر کوروش و داریوش هخامنشی
- ↑ Antichtone یعنی مقابل زمین یا قرین زمین