فصل تابستان و زمستان معلُوم است بلکه بعضی جایها چهار فصل در وقت خود هست امّا سمت جنوب این مملکَتْ دایمالاوقات مانند تابستان است هوا همیشه کرم و درختها هیچوقت بیبرک نیستند سَکَنَه این ممالک هم مانند آب و هوایش مختلفالعقایداند در خود هندوستان غیر از چند طایفه کوچم هفت قبیلهٔ بزرکاند که هر کدام چند کُرور جمعیت دارند و زبان و اخلاق و طرز هر یک مختلف است آنطرف هندوستان هم اهل اَراکَنْ و پَیْکُوانْ و ملائی و چیناند و دین و مذهب اهل هندوستان که در تصرّف دولت انکلیس است اَدْیان و مذاهب مختلفهاند بعضی عیسویاند از ملت نصرانی یونان و کتولیک و کمی از ملت پراتستند و از مذهب هندو چند صد قسماند ازین اقسام بعضی خود را مقابل سک میشمارند و بعضی العیاذبالله ادعای خدائی میکنند و درین ممالک هندوستان بیست کرور مسلمانند بعضی شیعه و برخی سنی و اختلاف و مغایرت در میان این دو تیره در آنجا هم هست بعضی از هندوها مُرید بُدَه و جایو که نام پیرشان بُوده میباشند و اینها اعتقاد به بهشت ندارند و میکویند که بهشت همین است که آدمی معدُوم بشود و آنها که از اهل چین در هندوستاناند مرید کانفوش نام که پیرشان بوده میباشند و اعتقادشان این است که در باب بهشت آن دنیا تشکیک دارند و بهشت را در همین دنیا میدانند اینقدر ممالک و خلق مختلف در زیر حکم یک نفر انکلیس است که کَوَنَه جنرال مینامند که معنی آن فرمانفرماست و آنقدر از هندوستان که در تصرف دولت انکلیس است چهار جای حاکمنشین تقسیم شده و در زیر حکم فرمانفرمای مزبور است یعنی بنکاله و مدرس و بنبائی و ممالک شمال مغربی در بنکاله حاکم نیست مکر خود فرمانفرما چونکه نشیمن خودش است امورات این مملکت در دست خودش و اهل مشورتخانه خودش است در مَدْرَسْ و بَنْبائی هر یک حاکم جداکانه از جانب فرمانفرماست و قشون جداکانه و محاسبات مالیات دیوانی جداکانه است و ممالک سمت شمال مغربی نیز در دست حاکم جداکانه از جانب فرمانفرمای مزبُور است اما قشون و نوکر دیوان بآنجا کلاً از بنکاله فرستاده میشود بنکاله در حاصل از کلّ ممالک هندوستان زمینش حاصلآورتر است و در جلکه و دشت سمت پائین رودخانهٔ کنجیر یا کنک که بهر دو اسم خوانده میشود واقع است و هشتاد کرور جمعیت دارد انکلیسها اول در سمت بنکاله تسلط یافتند بلکه بسبب همان ولایت و فراوانی حاصل آنجا کمکم قوت کرفتند تا اولاد پادشاهان هندوستان که از طایفه مغول و از اولاد امیر تیمور کورکان بودند آخر مواجبخور انکلیس شدند مالیات آنقدر از هندوستان که در دست انکلیس است تخمیناً سالی صد کرور چیزی بالاحتساب پول ایران میشود اما این مالیات اکثر سالها در خود هندوستان مخارج دیوانی میشود بعضی سالها چیزی زیاد میآید و بعضی سالها هم کسر میآورند بعد از صد سال جنک سخت و زحمات زیاد حاصل و ثمرش این شده است که هر چه از هندوستان کرفته میشود در خود آنولایت خرج میشود
یکی از تجارت بزرک ولایت انکلیس ماهیکیریست و بسیار نفع برعایای آنجا میرساند بعضی تازه تازه بفروش میرسد و بعضی را هم شور کرده هم در آنولایت مصرف میکنند و هم بخارج بفروش میرود در آخر پائیز کذشته شکار بعضی جاها بسیار خوب شده بود خصوص شاهماهی که دران دریا از وسط تابستان تا آخر پائیز فراوان میشود کشتیهای ماهیکیری کوچک هر یک بقدر پنجاه شصت واژه ناخوانا بیشتر نمیکیرند و نوشتهاند که کشتی بوده است که دو هزار و چهار هزار شاهماهی کرفته بود و هر صد عدد دو قران پُول ایران فروخته شده