ملتفت میشوند کسی که در پوست شیر بوده سیگار میکشیده است؟
مدرسه هارونیه – در پیچوخمهای بازار کهنه اصفهان هارونولایت یا مدرسه هارونیه واقع شده که از بناهای دورهٔ شاه اسمعیل است و نمایش خوبی از صنایع آن دوره بدست میدهد. بالای سردر آن دو طاوس روی کاشی ساختهاند و در کتیبهٔ آن اسم شاه اسمعیل بهادرخان ذکر شده با سنه ۹۱۸ در داخل آن ضریح نسبتاً قدیمی گذاشتهاند و معروف است که یکنفر یهودی در آنجا خاک است. این مدرسه از جاهائی است که طرف توجه عوام میباشد و بآن دخیل میبندند و نذرونیاز میکنند. مکرم شاعر اصفهانی شعری راجعباینجا گفته که چند بیت آن اینست:
«یا هارونولات معجزه رو گروگرش کن،
«خشت لحد ملا نصیر و آجرش کن،
«این رودخونه که معدن ریگس درش کن،
«که من هارونولاتم، که من لوتی و لاتم.
«آن زن که بدور حرم تو میزند لاس،
«از توی حرم مش نخوچی پر چادرش کن[۱]
«که من هارونولاتم، که من لوطی و لاتم ...»
در ایوانی که مشرف به حرم است، رو به کوچه. جلو مسجد سلطان سنجر، شیری سنگی مانند خوک که از سنگ یکپارچه تراشیده شده گذاشته شده. سر آن شبیه سر جانورانی
- ↑ معروف است که جهودها در دهن مرده آرد میریزند و در دستش نخودچی میگذارند و این سفارش را باو میکنند:
انکرومنکر که آمد فوتی تو چشمش کن حضرت موسی که آمد نخودچی جیبش کن و کلید در بهشت را باین وسیله از حضرت بربایند. «نیرنگستان»