آیا یکساعت، دو ساعت، یکماه یا یکسال برای تماشای آن کافی است؟ در هر صورت چشم از دیدنش سیر نمیشود. در حیاط پهلوی مسجد بتهٔ نسترن زیر بار گل خمیده بود، حوض میان صحن پر از آب سبزرنگ بود و لای سنگفرش علف هرزه روئیده بود. مسجد اگرچه خانه خداست ولی اینجا از خدا هم باید اجازه ورود خواست چون خداوندان صنعت آنرا درست کردهاند.
یکساعت پیش کتابفروشی از معجزهٔ مسجد گفت که شاه عباس دستور ساختن آنرا داد و همینکه شروع بکندن پی کردند آنجا مقدار زیادی سنگ مرمر پیدا کردند که معلوم شد موقوفه بوده و برای ازارهٔ مسجد بکار رفته. حقیقتاً چقدر خجلتآور است که شاگردان مدرسه اسم معمار (لوور یا اپرای پاریس) را میدانند ولی اسم معمار تاجمحل، قصر یلدیز و مسجد اصفهان را که ایرانی بودهاند نمیدانند و بآنها درس نمیدهند. گویا بمناسبت این باشد که مرغ همسایه غاز است!
بنظر میآید که صنعت معماری، کاشیکاری و نقاشی و قلمکار بعد از زمان ساسانیان در اصفهان و در دوره صفویه بود که دوباره روح صنعتی ایران قوت گرفت و بدرجهٔ کمال رسید. و شاهکارهای آنزمان بهترین نمونهٔ دوره بعداز اسلام بشمار میآید. و آنچه که بنام صنعت هندی ، مغول و عرب در اروپا معروف است همه ابداع و اختراع ایرانی بوده. بخصوص عربها که پابرهنه دنبال سوسمار میدویدهاند فکر صنعتی نمیتوانسته در کلهشان رسوخ پیدا بکند و آنچه باسم آنها معروف است مال ملل دیگر