برگه:Parvindoxtaresāsān.pdf/۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۴۴
پروین دختر ساسان

 

۴

سردار عرب صورت را در هم کشیده میرود در دست چپ را باز کرده دستها را بهم میزند و کسی را صدا میکند. عرب دیگری وارد شده تعظیم میکند دست را میبرد تا پیشانی پائین می‌آورد سردار عرب نزدیک او میرود.

سردار عرب – تکلم مع هذه المراة فانی انزوجها اذا اعتنقت الدین اسلامی... فاکافوک... اذهب.

عربی که وارد شده دوباره تعظیم میکند. سردار عرب دست بکمر زده خیره‌خیره بدختر نگاه میکند مثل اینکه منتی بسر او گذاشته باشد. بعد میرود روی تخت می‌نشیند مترجم سر را پائین انداخته دستها بسینه میآید جلو دختر.

مترجم – شب شما خوش.

مترجمدوباره میگوید شما بهیچگونه اندیشناک نباشید، در پناه ما هستید آسوده باشید آزاری بشما نخواهد رسید.

پروین – دست از سرم بردارید دور بشوید بگذارید بروم...

مترجم – شما دیگر نمیتوانید بروید چرا میلرزید؟ می‌ترسید موئی از سرتان کم نخواهد شد.

پروین – بگذارید بروم بگذارید بروم دیگر بس است.

ترجمان – سردار ما حضرت عروة بن زید الخیل الطائی[۱] بمن دستور داده تا بشما پیشنهادی بکنم، زندگانی و آینده شما وابسته بپذیرفتن آنست.


  1. بعقیده اشپیکل، دارمستتر و کریستنسن، قلعه جنگی دماوند که مرکز استحکامات ایرانیان بوده تنها در سنه ١٤١ هجری بدست عربها بسرکردگی خالد فتح میشود ولی اولین جنگ رازیان با اعراب به روایت مشهور در حدود سنه ۲۲ هجری در زمان خلافت عمر روی داده سپهبد ایرانیان فرخان زیبندی و سرکرده عربها عروة بن زید نامیده میشده.