یکی میشماری؟!..
همین دروغسازی نشان دغلکاری آنهاست. چون پاسخی بگفتههای ما ندارند و از آنسوی نمیخواهند گردن بحقایق گزارند اینست دست بدامن دروغ سازی میزنند.
ما تاکنون صد گفتار نوشته نشان دادهایم که کدام کتابهاست که زیانکار میدانیم و بنابود کردنش میکوشیم، و چندی پیش نیز زیر عنوان «چه کتابهایی را بسوزانیم» گفتاری در پرچم نوشتیم که اینک آن را بدانسان که نوشته شده در پایین میآوریم:
«چنانگه گفتهایم، روز نخست دیماه برای کتاب سوزانیست. در آنروز باید کتابهای ناپاک و زیانمند را به بخاری انداخته سوزانید. من میشنوم کسانی این را برای ما ایراد میگیرند و چنین میگویند: «او! اینها کتاب میسوزانند!» میگویم: آری ما کتاب میسوزانیم، ولی کدام کتاب؟..
آن کتابی که یک شاعرک بیارجی با خدا بیفرهنگیهایی میکند: «در فابریک خدا بسته شود»
آن کتابی که یک جوان بدنامی بآفرینش خرده میگیرد: «خلقت من از ازل یک وصله ناجور بود»
آن کتابی که یک شاعرک یاوهگوی مفتخواری دستکاه باین بزرگی و آراستکی را نمیپسندد: «جهان و هرچه در او هست هیچ در هیچست».
آن کتابی که یک مرد ناپاکی بدیگران درس ناپاکی میدهد: «در ایام جوانی چنانکه افتد و دانی با نوجوان پسری سری و سری داشتم..»
آن کتابیکه عربیهای مغلوط میبافد و آنرا بخدای آفریدگار نسبت میدهد: «و کان من عند ربک منزولا»
آن کتابیکه یک پدر درمانده بیک پسر درمانده نامه مینویسد و با صد بی شرمی چنین عنوان میکند: «کتاب من الله العزیز الحکیم الی الله الحمید المجید»
آن کتابیکه بخدا دروغ بسته، بمردم یاد میدهد در بیماری دعا بخوانند: «و من کان به صداع فلیقرأ هذا الدعاء». اینگونه کتابهای ناپاک و مانندهای اینهاست که آتش میزنیم و نابود میگردانیم. نافهم آن کسانی که بما