عنوانهای پوچ
یا مایهٔ ننگ
ما از کسانی که بر ایرانیان و دیگر شرقیان بدبین اند و پیاپی عیب گرفته زبان بنکوهش باز می دارند بیزاریم و چنانکه دیده خواهد شد مقصودما از نشر این مجله یکی هم هواداری از عادات و اخلاق است که شرقیان دارند و هواداران اروپا بیجهت بدشمنی آنها برخاستهاند.
لیکن در این میان ما از گفتن عیبهای شرقیان بازنایستاده شرط دوستی و هواخواهی خود میشماریم که این عیبها را بروی مردم کشیده ترک آنها را خواستار باشیم.
یکی از عیبهای بزرگ که پیش از همه دامنگیر ایرانیان خود ننگی بر ایشان است پای بندی بلغبها واژه ناخوانا و عنوانهای پوچ و بیمعنی است که در گفتگوها و نامهنگاریها مرسوم گردیده. (لقبها و عنوانهای رسمی از موضوع سخن ما بیرونست).
ما کار بتاریخچهٔ این عنوانها و چگونگی انتشار آن نداریم. همین اندازه می گوییم که بکسانی که دم از دانش و خرد میزنند ننگ است که سر بچنین تعارفات بیمعنائی فرود آورند. اگر کسی میپندارد که اثری بر این کلمات بار است و از اینکه او را «حضرتعالی» یا «جنابعالی» بخوانند یا بر روی پاکت او «خدمت ذیسعادت جناب مستطاب اجل اکرم امجد..» واژه ناخوانا بنویسند دلیل بزرگی او خواهد بود چنین پنداری پاک خطاست. زیرا چنانکه همه میدانیم این عنوان ها امروز چندان خوار و بی ارج است که زیر پا ریخت و در بکار بردن آنها پروای کوچکی و بزرگی هرگز نمیشود.
امروز هر کسی از بدو نیک واژه ناخوانا «آستانه بلند» (حضرتعالی یا جنابعالی) است و هر کسی از گمنام و سرشناس نامه را باید به «بندگی آستانه پاکیزه و بلندترین و سترگترین» او (خدمت حضرتستطاب اجل امجد) فرستاد. دزدان که دسته دسته بمحاکم جلب و محکوم میشوند همدیگر را «حضرتعالی» میخوانند و گدایان میدان توپخانه که دور اتومبیلها را گرفته برای چند دیناری آبروی خود میریزند «جنابعالی» میباشند.