برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۹۷۱

از ویکی‌نبشته
پرش به ناوبری پرش به جستجو
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

ترجیعات[۱]

  ایسرو بلند قامت دوست وه وه که شمایلت چه نیکوست  
  در پای لطافت تو میراد هر سرو سهی که بر لب جوست  
  نازک بدنی که می نگنجد در زیر قبا چو غنچه در پوست  
  مه پاره[۲] ببام اگر برآید که فرق کند که ماه یا اوست؟  
  آن خرمن گل نه گل که باغست نه باغ ارم که باغ مینوست  
  آن گوی معنبر است در جیب یا بوی دهان عنبرین بوست  
  در حلقهٔ صولجان زلفش بیچاره دل اوفتاده[۳] چون گوست  
  میسوزد و همچنان هوادار میمیرد و همچنان دعاگوست  
  خون دل عاشقان مشتاق در گردن دیدهٔ بلاجوست  

  1. در نسخ قدیم ترجیعات بیست بند است بترتیبی که در اینجا بچاپ میرسد. غزل اول «ای سرو بلند قامت دوست» و غزل آخر «بربود جمالت ای مه نو» است که بستایش پادشاه وقت پایان می‌یابد. دو غزل «ای چون لب لعل تو شکر نی» و «شد موسم سبزه و تماشا» در نسخ بسیار قدیم و معتبر نیست ولی چون در بیشتر نسخه‌های خطی و چاپی دیده میشود با اینکه بظن قوی از شیخ سعدی نیست آن را قبل از آخرین غزل درآوردیم.
  2. در یک نسخه «مه‌وار» و در نسخه‌های معتبر دیگر برسم خط قدیم «مه باره» نوشته شده.
  3. بچاره دلم فتاده.