عینالدوله تحصن دادند (ولی حرفی از مشروطیت نبود) و عاقبت در عودت محمدعلیشاه بایران و هجوم بتهران برای بدست آوردن تاج و تخت و عدم پیشرفت آن رسماً اعلان کردند و در مجلس ملی خود و هم بروسها گفتند که هیچوقت او را بسلطنت نخواهند شناخت اما این کارها را دخالت خارج از حد نمیتوان شمرد و نمیتوان باین جهات مشروطیت را مخلوق آنها شمرد چنانکه بعضی مردم مبالغهکار با انکار سهم ملت خود در انقلاب سعید ملی همهٔ حق را بآنها داده و بپای آنها محسوب میدارند و این خطای عظیم و ذنب لایغتفر و توهین بملت ایران است.
۷- سبب اصلی ناکامیابی محمدعلیشاه در حفظ حکومت استبدادی خود چه بود؟
ج- بیش از هر چیز نادانی و فساد و اختیار طرق خلاف عقل و تمدن و اصلاح و انتخاب بدترین و فاسدترین و نادانترین و احمقترین رجال برای کارهای مملکت و اگر هیچ دلیلی برای ترجیح مشروطیت بر استبداد نبود جز مقایسه بین رجال مشروطیت و رجال استبداد همان نکته برای اثبات مطلب کافی بود. مثلا رجالی که مجلس برای ادارهٔ امور مملکت خواست و تقویت کرد عبارت بود از امثال ناصرالملک و صنیعالدوله و مخبرالسلطنه و مشیرالدوله و مؤتمنالملک و غیرهم؛ و رجال منتخب شاه امثال مشیرالسلطنه و امیربهادر جنگ و مفاخرالملک و کامران میرزا و غیرهم، شخص اول یعنی مشیرالسلطنه که محمدعلیشاه بعد از قتل امینالسلطان او را باصرار بریاست وزراء برگزید (و عمر کابینهٔ او جز دو سه هفته دوام نکرد) مردی بود جاهل و بقول عامه شاه طهماسبی که وقتی که بمجلس معرفی شد و از او پرسیدند پروگرام (باصطلاح فعلی برنامه) این کابینه چیست در جواب گفت همان قانون