کم یا بیش دخالتی داشتهاند یا نه و اگر داشتهاند تا چه اندازه؟
ج - جواب این سئوال هم در ضمن خطابه تا حدی داده شد و گفته شد که بعقیدهٔ اینجانب دخالت مؤثری نداشتهاند و چون این سؤال دائماً مکرر میشود و در این عهد و در این نسل مخصوصاً بعد از جنگ اول بینالمللی این وهم با نهایت شدت مثل وبا و طاعون در مغز اکثریت سیاستبافان بلکه در نود و نه درصد از مردم ما استیلای عظیم و مهلک یافته و همهٔ امور را به خارجیها نسبت میدهند و اسراری (!؟) در کار میبینند و حتی کتب و نوشتههای تاریخی ما هم (بجز تاریخ دکتر ملکزاده) از این اوهام بشدت غیرقابلتصور پر است گمان میکنم باید یک بار دیگر نیز گفته شود که این وهم در واقع یک بلای آسمانی است که صلاح کار مملکت عاقبت بسته بخلاصی افراد ملت از این مرض است. اگر مقصود از دخالت، تحریکات سری است که قبول و عدمقبول تأثیر اشارات بیگانگان در اختیار خود مردم و اولیای امور بوده است. البته در امر مشروطیت و پیشرفت یا شکست آن روسها مخالفت باطنی بلکه گاهی ظاهری هم داشته و انگلیسها برغم آنها مایل بعدم تمرکز قدرت در دربار تابع روس بودهاند ولی اختیار طریق عمل بر طبق میل این یا آن با خود مردم بوده است البته عمال روس مانند شاپشال و غیره دربار را تشویق به مخالفت با حکومت ملی میکردند (اما فقط تشویق) و دربار بطیب نفس نصایح آنها را میپذیرفته و مطابق امیال شخصی خود مییافته. انگلیسها هم اگر مایل بعدم قدرت انفرادی سلاطین بودند و از تبعیت کامل رئیس مستبد مملکت و اطرافیهای فاسد و غیروطنپرست از روس ناراضی بودند فقط کاری که میتوانستند بکنند و میکردند جلوگیری از مداخله علنی روس در تقویت دربار بود که چنانکه گفته شد در زمان استبداد صغیر بهر وسیله مانع رسیدن پول بدربار در غیاب مجلس و بیتصویب آن شدند و البته بمخالفین