برگه:Kayhan13320525.pdf/۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
صفحه ۴
شماره ۳۰۶۶
کیهان

گوشه‌ای از تظاهرات امروز احزاب در خیابان‌های تهران

تظاهرات امروز افراد احزاب و دسته‌های ملی در نزدیکی منزل نخست وزیر

ثانیه شش سرباز بسرعت از کامیون پیاده شدند و هنگامیکه من دست باسلحه بردم یک مسلسل سبک در روی سینه من گذاشتند و مرا محاصره کرده و تسلیم کردند و دستور داده شد که مرا با خود ببرند. من نیز مجبور بتسلیم بودم و در حالیکه ۸ نفر اطراف مرا محافظت مینمودند مرا بکاخ سلطنتی هدایت و در اطاق نگهبان کاخ بازداشت کردند.

در آنجا افسر نگهبان بمن میگفت چرا شما هنگام دستگیر شدن مقاومت کردید من مدت سه ربع ساعت در نگهبانی کاخ سلطنتی بازداشت بودم در این هنگام افسر نگهبان بیرون رفت و پس از چند لحظه وارد اطاق شد و گفت شما مرخص هستید ولی خواهش میکنم ازین مقوله با کسی صحبتی نکنید زیرا سوء تفاهمی رخ داده بود و برطرف شد و بنده از شما خیلی معذرت میخواهم

بدین ترتیب مقارن ساعت ۲ بعد از نیمه شب من از کاخ سلطنتی خارج شدم و هنگامیکه وارد خیابان کاخ شدم دیدم سرهنگ امیری رئیس گارد سلطنتی را که در ماشین بیوک سبز و یک گارد سلطنتی سوربود توقیف کرده و دارند میبرند.

اظهارات یکی از افسران محافظ منزل نخست‌وزیر

مقارن ساعت بک بعد از نیمه شب بود که خبر دادند از قسمت پائین خیابان کاخ چند کامیون سرباز مسلح بسوی منزل آقای نخست وزیر میآیند.

در این هنگام سرهنگ امیری رئیس گارد سلطنتی از ماشین پیاده شد و در حالیکه چند نفر مسلح بدنبال وی بودند بست منزل آقای نخست وزیر آمد.

مامورین محافظ مانع از ورود ایشان بداخل منزل شدند و سرهنگ نصیری دست در جیب کرد و نامه‌ای در آورد و گفت این را به آقای نخست وزیر بدهید و رسید آنرا برای من بیاورید و پس از چند دقیقه که رسید نامه را گرفت مراجعت کرد ولی هنوز از خیابان کاخ خارج نشده بود که دستگیر شد.

وی گفت من از متن نامه اطلاعی ندارم ولی همینقدر متوجه شدم که واژه ناخوانا قصد کودتایی داشته‌اند که با توقیف سرهنگ نصیری و مسلط شدن بر اوضاع این موضوع منتفی گردید.

دکتر فاطمی در منزل نخست وزیر

اولین کسی که صبح امروز بمنزل نخست‌وزیر رفت دکتر فاطمی وزیر امور خارجه بود. وی مقارن ساعت ۷ در حالیکه موهای سرش ژولیده شده و جوراب بپا نداشت و بجای کفش نعلینی پوشیده بود با وضع نامرتبی که حاکی از وقوع حادثه‌ای برای ایشان میکرد بمنزل نخست‌وزیر آمد.

پس از وی مقارن ساعت ۵ر۹ سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش و بعد فرمانده ژاندارمری و بعد آقایان دکتر شایگان و مهندس رضوی برای ملاقات بمنزل آقای نخست‌وزیر آمدند.

اجتماع مردم در خیابان کاخ و سخنرانی وزیر کشور

مقارن ساعت ۱۰ عده زیادی جمعیت در حالی که یک پرچم سه‌رنگ و چند عکس بزرگ آقای دکتر مصدق را در دست داشتند وارد خیابان کاخ شدند.

مامورین انتظامات از ورود آنها بداخل خیابان کاخ و نزدیک شدن به منزل آقای نخست‌وزیر جلوگیری نمودند.

این جمعیت با صدای بلند شعار هایی بنفع دولت میدادند و فریاد می کشیدند «مصدق پیروز است» رفته رفته بر تعداد جمعیت افزوده شد در این هنگام آقای دکتر صدیقی وزیر کشور نزدیک شده و طی سخنرانی کوتاهی مردم را بنظم و آرامش دعوت کرده اظهار داشتند «من قول میدهم که دولت در اسرع و مسببین این واقعه را تعقیب و مجازات نماید»

جمعیت با این وضع بخیابان نادری سرازیر شد و هر دقیقه بر تعداد آنها افزوده میشد تا جائی که بصورت دمونستراسیون عظیمی در آمد

نخست وزیر چگونه مطلع شد؟

یک مقام مطلع ارتش که در کشف کودتا موثر بوده درباره کودتا اظهار داشت «از چند روز قبل زمرمه‌ای درباره کودتا شنیده می شد و روزنامه‌ها جسته و گریخته مطالبی در این خصوص می‌نوشتند بهمین مناسبت از دو روز قبل نسبت بتحکیم وضع محافظت خانه نخست وزیر اقدامات لازم شروع شد

دیشب دو ساعت قبل از انجام کودتا محافظین منزل نخست‌وزیر اطلاع حاصل کردند که امشب کودتای موعود انجام خواهد یافت لذا آقای سرهنگ ممتاز فرمانده تیپ ۲ کوهستانی که مدت شش ماه است حفاظت جان نخست‌وزیر را بعهده دارد پیش‌بینی های لازم را بعمل آورد از جمله اینکه تمام خیابان‌های اطراف منزل آقای نخست‌وزیر را با تانک رده‌بندی نموده و در پشت تانکها سربازان بحال آماده باش در آمدند.

آقای سرهنگ ممتاز و چند افسر و سرباز نیز در بالای کلانتری یک ستادی تشکیل داد.

و از همانجا بهمه نقطه خیابان کاخ دستورات کافی می‌دادند در ساعت یک و ربع بعد از نیمه شب شخص ناشناسی باقای سرهنگ ممتاز تلفنی اطلاع داد که سرلشکر باتمانقلیچ بریاست ستاد ارتش منصوب شده و دیگر سرتیپ ریاحی ریاست ستاد را بر عهده ندارد و جنابعالی و کلیه افسران آنجا بعد از این باید بر طبق اوامر سرلشکر باتمانقلیچ عمل نمائید. فورا آقای سرهنگ ممتاز جریان را تلفنی به آقای سرتیپ ریاحی اطلاع دادند ولی سرتیپ ریاحی این موضوع را تکذیب کرد و بعد از این کلیه تلفن‌های منزل آقای نخست وزیر مرکز و ستاد حفاظت منزل ایشان قطع شد.

در همانحال تانک‌های اطراف منزل آقای نخست‌وزیر در اطراف خانه مانوری داده و سوت‌های خطر کشیدند بطوریکه کلیه همسایگان سراسیمه از منزل هایشان خارج شدند. تانکها پس از مانور کامل مجددا رده‌بندی شده و آماده هر گونه مقابله گردیدند

در همین موقع اطلاع رسید که مهاجمین با تانک و کامیون مسلح نظامی بسر در سنگی رسیده‌اند در اینجا بود که سرنوشت تعیین می‌شد زیرا اگر کودتاچیان توانسته بودند یکربع زودتر بتهاجم بپردازند یقینا موفقیت با آنان بود ولی سرهنگ ممتاز خیلی زودتر باین وضع پی برده و ده دقیقه قبل از اینکه آنان بآن محوطه برسند سنگربندی کامل بعمل آورده بود و خلاصه این که مامورین حفاظت منزل نخست وزیر ده دقیقه زودتر از رسیدن آن‌ها خودرا مجهز بمبارزه نموده بودند.

نقشه کودتاچیان

نقشه مهاجمین آن بود که ابتدا منزل نخست‌وزیر را تصرف کرده و بعد وزراء را توقیف نمایند ولی در حینی که عده‌ای از آنها بطرف منزل نخست وزیر می‌آمدند عده‌ای معاون ستاد ارتش را توقیف کرده و بقیه بسراغ دیگر وزراء و افسران ارشد ارتش رفته بودند و حتی چند تن از وزراء و وکلاء را توقیف کرده و بمنزل سرتیپ ریاحی رفتند ولی رئیس ستاد در منزل نبود و حتی یکی از افسران با طپانچه دختر ۷ ساله سرتیپ ریاحی را مورد تهدید قرار داد که فورا محل پدرش را بگوید

مهاجمین بنزدیکی منزل نخست وزیر رسیدند ولی با وضعی روبرو شدند که هیچ انتظار آن را نداشتند آنان تصور میکردند که با تجهیزات کاملی که در دست دارند میتوانند بدون مانع منزل نخست‌وزیر را تصرف کنند ولی وقتی که اوضاع را چنین دیدند پی بردند که با وضع مستحکمی که برای مقابله با آن‌ها پیش‌بینی شده تاب مقاومت ندارند و لذا حیله‌ای بکار برده و عده‌ای از افسران گارد شاهنشاهی و چند نفر ناشناس بریاست سرهنگ نصیری فرمانده گارد با طپانچه بجلو آمدند و به سرهنگ ممتاز اظهار داشتند که نامه‌ای برای آقای نخست‌وزیر دارند و تقاضای ملاقات ایشان را نمودند

این تقاضا بآقای دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی اطلاع داده شد آقای دکتر مصدق دستور دادند که نامه را برایشان ببرند

نامه بوسیله یکی از افسران نزد آقای دکتر مصدق فرستاده شد ولی جواب آن این بود که باید سرهنگ نصیری توقیف شود.

در همین موقع در سر راه چهارراه که مشرف بعمارات سلطنتی میباشد قریب ۲۰ تا ۴۰ سرباز با تفنگ و مسلسل از طرف مهاجمین آماده شلیک بودند و منتظر بودند که چنانچه سرهنگ امیری دستوری صادر کند آنان فورا بموقع اجرا در آورند ولی خیلی دیر شده بود چون بمحض جواب آقای نخست‌وزیر سرهنگ ممتاز، سرهنگ نصیری را توقیف کرد و با یک جیپ و یک کامیون سرباز مسلح بدژبان مرکز فرستاد بقیه افسران و سربازان مهاجم که وضع را چنین دیدند عقب نشینی کردند

و کم کم خیابان کاخ را ترک کرده و با ۵ کامیون سرباز مسلح برای تصرف ستاد ارتش رفتند ولی آنجا نیز با مقاومت روبرو شدند و تارومار شدند.

تمام این جریانات از ساعت یکربع بعد از نیمه شب تا دو ساعت بعد از آن بوقوع پیوست و ساعت دو اوضاع تقریبا آرام بود و چنانچه در ساعت ۵ر۲ بعد از نیمه شب افسران محافظ وزراء که در توقیف‌گاه سعد آباد بودند بآنان مژده دادند که وضع آرام شده و بزودی آزاد خواهند شد

نیروهای نظامی فورا بگارد شاهنشاهی رفته و کلیه نفرات آن گارد را خلع سلاح نموده و گلنگدنهای تفنگ هایشان را خارج ساختند. فورا طبق دستور آقای نخست وزیر و سرتیپ ریاحی گارد شاهنشاهی منحل و افسران آن از کسوت سربازی خارج و سربازان آن بین هنگهای دیگر تقسیم گردیدند

پس از رفتن نیروی نظامی بگارد شاهنشاهی معاون ستاد ارتش از توقیف آزاد شد فورا بوسیله چند کامیون برای استخلاص سایر بازداشت شدگان رفت.

اکنون تیب ۲ کوهستانی بفرماندهی سرهنگ ممتاز تمام کاخهای سلطنتی را بتصرف در آورده و کلیه سربازانی را که در آن کاخ بودند خلع سلاح نموده‌اند این مقام مطلع سپس اضافه کرد که بعقیده من از سال ۱۲۹۹ ببعد در تهران چنین نقشه‌ای سابقه نداشته و این نقشه بسیار عمیق تنظیم گردیده بود ولی شانس با آنان مساعد نبود و سپس اضافه کرد که سرهنگ ممتاز در جلوگیری از انجام این کودتا سهم بزرگی را عهده‌دار بود و ادعا کرد که اگر چنانچه نقشه وسیع تدافعی سرهنگ ممتاز نبود یقینا این عمل صورت میگرفت

همین مقام مطلع سپس اضافه کرد علاوه بر گارد شاهنشاهی قسمت های دیگر نیز با این گارد تشریک مساعی مینمودند چنانچه فرمانده هنگ پهلوی سرهنگ ۲ آزموده نیز برای قطع سیمهای تلفن شدیدا فعالیت می کرد که فورا توقیف شد.

در موقع خداحافظی با لبخندی مظفرانه اظهار داشت سربازان وطن پرست که ماهی ۵ر۱۷ ریال حقوق دارند افسرانی را که خود را وطن پرست می‌دانند و از بیت‌المال ملت حقوقهای گزافی دریافت میدارند خلع سلاح کرده و باین کودتای شوم خاتمه بخشیدند.

اولین خبر بشهربانی

طبق اظهار یک مقام مطلع اولین خبریکه بشهربانی کل کشور درباره کودتا رسید مقارن ساعت ۹ بعد از ظهر دیروز بود. خبر مزبور حکایت از این میکرد که عده‌ای در یکی از منازل اجتماع کرده‌اند. گزارش مزبور که تقریبا بی سر و ته بود اضافه میکرد که در این اجتماع عده‌ای افسر بازنشسته و حاضر بخدمت و اشخاص عادی و یکی از افسران شهربانی شرکت دارند.

امروز بوسیله بیسیمی که در این جیپ قرار داشت از طرف ستاد ارتش به کلیه واحدها اعلام شد مراقب وضع خود باشند.

سربازان خیابانهای اطراف منزل نخست‌وزیر را حراست میکنند

اقدامات شهربانی

پس از اینکه این خبر بمامورین شهربانی رسید بلافاصله دستگاههای کارآگاهی و آگاهی بکار افتاد و در صدد کشف حقیقت قضیه برآمدند.

همانطوریکه نوشتیم قبلا مختصر خبری بمقامات انتظامی رسیده بود و از بعداز ظهر دیروز تقریبا مقامات انتظامی بحال آماده باش در آمده بودند.

ضمنا گزارشی بمقامات شهربانی داده شده بود:

دائر بر اینکه این مجمع برای توطئه علیه دولت تشکیل شده است.

کشف محل

کشف محل توطئه برای مامورین معمائی شده بود و نمیدانستند از چه راه محل مزبور را پیدا کنند. فقط گزارش دهنده از قرار معلوم نمره تلفن منزلی را که اجتماع در آنجا بود ذکر کرده بود. کشف محل مزبور برای مامورین بسیار مشکل بنظر میرسید.

از راه تلفن

مامورین برای کشف اینموضوع از نمره تلفن مزبور استفاده کرده و مقارن ساعت ۱۰ تا ۱۱ بالاخره موفق شدند آدرس منزل مزبور را بدست آورند از قرار معلوم آدرس منزل مورد نظر از روی دفترچه تلفن بدست آمده است. بمحض کشف محل مامورین شهربانی بمعیت چند مامور انتظامی فرمانداری بطرف خیابان امیرآباد حرکت کردند.

مامورین توطئه‌کنندگان

موقعیکه ماموران انتظامی وارد خیابان امیرآباد شدند مامورین محافظ توطئه‌کنندگان که مراقب اوضاع بودند بلافاصله جریان را باجتماع‌کنندگان گزارش دادند.

اجتماع کنندگان در صدد اغفال مامورین و سرگردان کردن آنها بر آمدند ولی دیگر تقریبا کار از کار گذشته و غافلگیر شده بودند.

فرار کردند

در این موقع از منزل کسیکه در آن اجتماع شده بود بلافاصله اجتماع کنندگان در صدد فرار بر آمدند. قبل از اینکه مامورین کاملا موفق شوند آنها را ببینند از بامهای اطراف فرار اختیار کردند.

بطوریکه یک مقام مطلع اظهار داشت در اجتماع مزبور عده‌ای از افسران بازنشسته و چند تن افراد شخصی و سرگرد مقدم افسر شهربانی حضور داشته‌اند.

مامورین انتظامی از انشای نام صاحب خانه و محل خانه مزبور خودداری می کردند.

گزارش بنخست‌وزیر

موقعیکه جریان مزبور کشف شد ظن مامورین مبنی بر وقوع کودتا قوی شد و جریان بلافاصله به آقای نخست‌وزیر گزارش داده شد رئیس شهربانی و معاونین شهربانی رئیس کار آگاهی مامورین فرمانداری و فرماندار نظامی همگی در محل شهربانی و اطاق های کار خود حاضر و آماده خدمت شدند.

دستگاههای کشف توطئه بیش از پیش بفعالیت افتادند

نامه‌ای که سرهنگ نصیری بنخست وزیر داد

امروز موقعی که خبر کودتا در شهر منتشر شد و در دوایر مختلف انتظامی مورد بحث و تفسیر قرار گرفته بود شایعات مختلفی مبنی بر چگونگی کودتا مورد بحث و گفتگو بود. طبق یک شایعه بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ سرهنک نصیری شخصا بمنزل نخست‌وزیر میرود و نامه‌ای را از طرف دربار شاهنشاهی بآقای دکتر مصدق میدهد.

شایعه فرمان عزل نخست‌وزیر

شایع است که نامه مزبور فرمان عزل نخست‌وزیر بوده است که از طرف شاه توسط سرهنک امیری برای ایشان ارسال شده بود.

آقای نخست وزیر سرهنک نصیری را می‌پذیرند

و نامه شاه را دریافت می‌دارند و رسید می‌دهند و جریان باین ترتیب تمام می‌شود و سرهنک نصیری هم منزل نخست‌وزیر را ترک میگوید و میرود

رسید نخست‌وزیر

سرهنگ نصیری بیکی از دوستان خود که در دژبان با مشارالیه ملاقات بعمل آوره اظهار داشت: من حامل نامه‌ای از طرف دربار بحضور نخست وزیر بودم و نامه را دادم و رسید دریافت داشتم.

سرهنک نصیری اصل رسید نخست وزیر را نشان داده است است نخست‌وزیر در رسید نوشته است «نامه مبارک در ساعت... عز وصول یافت» و رسید را با امضای دکتر محمد مصدق در دست دارد.

نامه جعلی

بعضی از کسانیکه در این جریان

واژه ناخوانا