«گل مراد در سایهٔ أمل چون نام وفا و سایهٔ عنقا معدوم ماند، و گلبن رامش و آسایش از زینت برگ و بار عاطل شد، و زخمهٔ بلبل خوش نوا در کام عیش و هوا شکست، و بناء کام بنا کام منهدم و لشکر صبر و آرام منهزم گشت
از هر بنا که ماند ز ایّام یادگار | إلاّ بنای حادثه محکم که یافتست؟ |
و فلک بیدادگر آنچه بداده بود باز ستد، و روزگار شوریده در بخشیده رجوع روا داشت
چنین است آئین این گنده پیر | ستاند ز فرزند پستان شیر» |
پس هرچه اشتهار و بلند نامی در قرون بعد نصیب نصرالله منشی شد از راه انشای همین کتاب بود. بعد ازو تا قرن نهم به انشای فنّی مصنوع مطنطن کتابی بفارسی بخامهٔ ادبای عالیقدر بقلم نیامد که نویسندهٔ آن بقصد پیروی کردن از سبک و شیوهٔ نصرالله منشی نبوده باشد، و غالب ایشان در کتاب خود اشارهای هم بشهرت عالمگیر نصرالله، و گاه تصریحی به اینکه اقتفا بدو کردهاند گنجانیدهاند، و أحیانا مقام خویش را در انشای فارسی ما فوق رتبهٔ نصرالله فرا نمودهاند. فهرستی ناتمام، نزدیک به چهل نام، از کتبی به نثر که تأثیر نصرالله منشی در آنها نمایان است و ذیلا بیاید نشان میدهد که نویسندگان از هر صنف و هر طایفه با کتاب او آشنا بودهاند و آن را خواندهاند و از آن پیروی و اقتباس کردهاند، و این غیر از کتب منظوم است، مثل مثنوی، که سرایندگان آنها حکایات کلیله را گرفتهاند، و غیر از ترجمهها و تحریرهائی به تازی و ترکی و فارسی است که از روی کلیلهٔ نصرالله منشی کردهاند:
اخلاق محتشمی، اخلاق ناصری، الأدب الوجیز، الأوامر العلائیّة، بختیار نامهٔ طبع نشده، بزم و رزم، بستان العقول، تاج المآثر، تجاربالأمم فارسی، تحفة الوزراء، ترجمهٔ محاسن اصفهان، ترجمهٔ ملل و نحل، ترجمه یمینی، تزجیة الأعصار، التّوسّل إلی الترسّل، جهانگشای جوینی، چهار مقالهٔ عروضی، درّة الأخبار، راحةالصّدور، رساله مناظرهٔ گل و مل، روضة أولی الألباب، روضةالعقول، سمط العلی، سندبادنامه، عقد العلی، فرائدالسّلوک، مرزباننامه، مرصادالعباد، المعجم فی آثار ملوک العجم، المعجم فی معاییر أشعار العجم، معیار الصّدق، مکارم اخلاق، منشآت