بندر لنگه قصد بازگشت به لار را داشتند، طی شکایتی به مظفرالدین شاه خواهان اقدام نیروهای دولتی در جهت بازگرداندن سید شدند. با توافق دولت، حاکم لار با نیروهای حامی خویش، سید و همراهانش را بازگردانده به بندرعباس فرستادند. این عمل باعث واکنش شدید مردم لارستان و همچنین اهالی بندر لنگه گردید.[۱]
احتمالاً در ایام سال ۱۳۱۶ ه.ق. اولین اقدام جدی علیه یهودیان لار به عمل آمده و با فشار سید و یارانش در جوی مسالمتآمیز، یهودیان وادار به تغییر مذهب و یا مهاجرت گردیدهاند. عدهای از یهودیان نیز مسلمان شده و با عنوان طایفهٔ «جدیدالاسلام» در لار باقی ماندند.[۲] بنا به شواهد تاریخی میتوان گفت که اخراج یهودیان تا سال ۱۳۲۵ ه.ق. ادامه داشتهاست. اخراج تدریجی یهودیان از لار و حمایت علنی حاکم لارستان از ایشان باعث شد که در دیدهٔ مردم مذهبی و سنتگرا، عمل حاکم محلی امری ضد مذهبی تلقی گردیده و از مقبولیت ایشان بکاهد. این امر در حالی بود که سید و یارانش با موضعگیری اصولی خویش توانستند ضمن بیرون کردن یکی از اقشار قدرتمند لارستان از صحنهٔ سیاسی- اقتصادی، که با موفقیت تمام به انجام رسید، اولین اقدام گستردهٔ خویش را به منصهٔ ظهور رسانده و با این عمل در واقع حضور رسمی خود را به عنوان جمعیت قدرتمند جدید اعلام نمایند. حضوری که به دلیل ماهیت مذهبی آن با حمایت گستردهٔ مردمی همراه بود و توانست بعدها این همراهی را تا سرحد پیروزی بر طبقهٔ حاکم سنتی کسب نماید.[۳]
نهایتاً سید عبدالحسین لاری با این اقدامات در رأس هرم سیاسی قرار گرفت، قدرتی که منشأ آن اقتدار شخصی، باورهای عمیق مذهبی و حمایت شدید بازرگانان بودهاست. اصول علمی سیاست سید همراه با واقعیتگرایی و کاربرد سیاستهای تبلیغی وسیع توانست پایگاه اجتماعی گستردهای را در مدتی کوتاه برای او و یارانش فراهم آورد.