شهریاری اساطیری، بیشتر تأکید بر اصل داد و دهش است.[۱] صلاحیت یک پادشاه «تلعق داشتن به جمع بزرگان» در میان آنان «که را بود از آن مهتران مایه بیش» عنوان شده است.[۲] هرچند که ارشدیت و نخستزادگی ضامن جانشینی شاه محسوب نمیشد اما امتیاز بالقوه برای دارندهٔ وی محسوب میشد و این نقش نخستزادگی در مشروعیت قدرت پادشاه، چنان بود که نادیده گرفته شدن شاهزادۀ نخستزاده برای ولیعهدی، میتوانست به وجود آورندۀ جنگی خانگی باشد و پسر ارشد، خود را وارث تختوتاج میدانست. برای نمونه اهمیت قانون نخستزادگی در مشروعیت بخشیدن به قدرت سیاسی پادشاه را به روشنی میتوان در انتخاب جانشینی فریدون مشاهده کرد. به گزارش شاهنامۀ فردوسی فریدون خود پیش بزرگان و اشراف، ایرج را اگر چه پسر کوچکتر بوده، به واسطهٔ خردمندی و شایستگی او به جانشینی خویش برگزیده بود.[۳] برادران ایرج، به دلیل نادیده گرفتن قانون نخستزادگی از سوی پدر، نخستین جنگ خانگی برای جانشینی در تاریخ ایران را بوجود آوردند؛ سلم با تأکید بر نخستزادگی، خود را شایستهٔ جانشینی پدر میدید و تور برتری خود در رزمآوری و شجاعت افزونتر میدید. اما فریدون پدرشان انتخاب را بر دارا بودن تمام جنبهها دانسته و بر جانشینی ایرج رأی مینهد:[۴]
کی روم و خاور دگر ترک و چین | سیم داشت گردان و ایران زمین | |||||
نخستین به سلم اندرون گردید | همه روم و خاورمرا اورا سزید | |||||
دگر تور داد توران زمین | را کرد سالار ترکان و چین | |||||
از ایشان چون نوبت به ایرج رسید | مرا اورا پدر شاه ایران گزید |