۴-شیوهٔ تاریخنگاری هرودوت:
برخی معتقدند که هرودوت به فنیقیه، بابل، ایران، مقدونیه، مصر و سرزمین سکاها سفر نمود.[۱] در برابر، برخی پژوهشگران این ادعا را به چالش کشیدهاند و حضور هرودوت در بابل و ایران را نادرست میدانند.[۲] به هر حال، منابع مورد استفادهٔ هرودوت، غالباً روایتهای شفاهی بودهاند و هرچه را دیده یا شنیده، نقل و روایت کردهاست. حتی با فرض حضور وی در سرزمینهای ذکرشده، از اسناد دیوانی و تواریخ محلی استفاده نکرده، بلکه روایتهای شفاهی مردمان این سرزمینها را ذکر کردهاست. برای نمونه هنگامی که از مصر صحبت میکند، کاهنان مصر را مأخذ تحقیقات خویش معرفی کرده و میگوید که برای درستی سخن آنان به شهرهای تِبِس و هلیوپولیس رفته تا گفتههای آنان را با روایت مردم آنجا نیز تطبیق دهد.[۳] اما برخی از پژوهشگران به این نکته با دیدهٔ شک و تردید مینگردند و اعتقاد دارند که هرودوت میکوشید تا منابع روایتهای خود را منابع شفاهی معرفی کند و بدین منظور یا آنها را میساخت و یا جعل میکرد.[۴] ایمروار عقیده دارد که هرودوت در سرتاسر کتاب خود کوشیده تا این پندار را حفظ کند که کارش گزارشی شفاهی است؛ حتی در جاهایی که میدانیم یا حدس میزنیم که بر پایهٔ منابع مکتوب استوار است.[۵] اما هرودوت در ذکر این روایات شفاهی، اندکی دقت
- ↑ جعفری دهقی، بازشناسی منابع تاریخ ایران باستان، ص ۳۴.
- ↑ نک: هرودوت، تاریخ هرودوت، پیشگفتار مترجم: ص ۶۹.
- ↑ هرودوت، تاریخ هرودوت، ص ۲۳۴.
- ↑ Murray, Herodotus and oral history, p 314. نیز نک به: D. Fehling. Herodotus and His 'Sources': Citation, Invention and Narrative Art. Trns. J. G. Howie. Leeds: 1989.
- ↑ Immerwahr, Form and thought in Herodotus, p 6.