برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۹۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

پیدایش روشنفکران
۹۱
 

خود –و «ارگانیک» – به وجود نمی‌آورند. و نیز هیچ قشر روشنفکر «سنتی» را به خود «جذب نمی‌کنند». با آنکه لایه‌های دیگر، تعداد زیادی از روشنفکران خود را از توده‌های دهقانی‌می گیرند و بخش روشنفکران «سنتی» ریشه‌های دهقانی دارد.

۲– اما هر گروه اجتماعی «اصلی»[۱] که از ساختمان اقتصادی پیشین سرچشمه می‌گیرد و از حیث تاریخی رو می‌آید – و این خود یکی از جهات رشد آن ساختمان اقتصادی کهنه است – همیشه (لااقل آنچه تاریخ تاکنون نشان داده است) بر سر راه خود به دسته‌هایی از روشنفکران برخورد می‌کند که پیش از این گروه هم وجود داشته‌اند. این روشنفکران به علاوه، بعنوان نوعی مداومت تاریخی به حساب می‌آیند که با بغرنج‌ترین و اساسی‌ترین تحولات اشکال اجتماعی و سیاسی بریدگی پیدا نکرده است.

مظهر این دسته از روشنفکران، مردان کلیسا هستند که مدتهای دراز (یعنی در سراسر مرحلهٔ تاریخی‌ای که تا حدی به این انحصار شناخته می‌شود) انحصار برخی از خدمات را دارا بودند. از قبیل ایده‌ئولوژی مذهبی یعنی فلسفه و علم آن زمان به اضافهٔ مدرسه، تعلیمات، اخلاق، عدالت، خیریه، کمک و دستگیری و غیره ... دستهٔ روشنفکران کلیسایی را می‌توان به عنوان دستهٔ روشنفکرانی که به نحوی «ارگانیک» به اشرافیت زمین وابسته‌اند در نظر گرفت. چرا که از نظر حقوقی از مزایای اشرافیت برخوردار بودند و نیز با اشرافیت در اعمال مالکیت فئودالی زمین و برخورداری از امتیازات «دولت»[۲] وابسته به مالکیت بودند[۳].


  1. منظور گرامشی از گروه اجتماعی «اصلی» گروهی (طبقه‌ای) است که از نظر تاریخی می‌تواند قدرت را در دست گیرد و خود را برطبقات دیگر مسلط کند. مانند بورژوازی یا طبقهٔ کارگر.(مترجم)
  2. «دولت» معادل ناقصی است از Etat که در برخی موارد می‌توان «مملکت» هم ترجمه‌اش کرد (مثلا رئیس مملکت) ولی در هیچ حال «حکومت» معنی نمی‌دهد. (مترجم)
  3. برای بررسی دسته‌ای دیگر از روشنفکران که مهمترین دسته بعد از روحانیان بود که بمناسبت اعتباری که داشتند و نقش اجتماعی‌ای که در جوامع بدوی انجام داده‌اند – یعنی دستهٔ پزشکان – به معنای وسیع کلمه شامل تمام کسانی که علیه مرگ و بیماری مبارزه می‌کنند یا بنظر می‌رسد که مبارزه می‌کنند – باید به کتاب تاریخ پزشکی Storia della medicina اثرArturo Castiglioni مراجعه کرد. یادآوری می‌شود که بین روحانیت و پزشکی وابستگی‌هایی وجود داشت و هنوز هم دارد. مثلا بیمارستانهایی از نظر سازمان در دست روحانیان