این دو نفر را از روشنفکران بداند که دستکم در قرن ۱۸ به این نام و نشان معرفی شدند. آنهم پس از حضور کسانی همچو «دیدرو» با دایرةالمعارفنویسان و فیلسوفان هم دندان آنها[۱]. به هر صورت پاسکال و دکارت را میتوان درین زمینه متفنن قلم داد. با این حال این دو نفر هرگز کمتر از دیگران روشنفکر نبودهاند. دیگرانی که روشنفکری برایشان شغلی است یا عنوانی اجتماعی یا ممر معاشی. و اصلاً باید متوجه بود که در اجتماعات جدید، صاحبان مشاغل رسمی روشنفکری روز بروز بیشتر میشوند و تفنن کنندگان روز بروز کمتر.
«از طرف دیگر یک استاد حقوق در نظر ما از یک وکیل دعاوی. بیشتر لایق اطلاق عنوان روشنفکری مینماید. و یک استاد اقتصاد سیاسی بیشتر از یک روزنامه نویس – که وقایع اجتماعی را تفسیر میکند. آیا علت این رجحان آن نیست که وکیل دعاوی و روزنامه نویس مزد بگیرانند از کسی یا مؤسسهای که بر مبنای سرمایهداری میگردد؟ و استاد حقوق کارمندی است عالیرتبه در دستگاهی دولتی که نه به ملاک سرمایهداری میگردد؟ – چنین بنظر نمیرسد. چرا که با یک نظر دیگر وکیل دعاوی صاحب شغلی آزاد است و استاد کارمندی است وابسته به دستگاهی. و با اینهمه یک استاد در نظر ما روشنفکرتر است تا یک وکیل. چرا که اولی در بند چیزی جز توسعهٔ معرفت یا تفسیر آن یا بکار بردن آن
- ↑ و قرن روشنایی Siécle de la lumiére همین است که به مدد نویسندگان و فیلسوفان و پشت به کلیسا کردگان و دایرةالمعارف نویسان تأسیس شد. و به هر صورت اتفاقی نیست اگر هنوز هم در سراسر عالم و در تمام این دو سه قرن اخیر روشنفکران ملغمهای هستند از نویسندهای – فیلسوفی – سخنوری – لامذهبی و دایرةالمعارفنویسی . و میرزا آقاخان کرمانی نمونهاش . مراجعه کنید به کتاب فریدون آدمیت: «افکار و آثار میرزا آقاخان کرمانی» چاپ طهوری – ۱۳۴۶.