برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۴۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۴۴
در خدمت و خیانت روشنفکران
 

و «متجدد» و «مستفرنگ» و «دزنفکته»[۱] و تا حدودی «قرتی» و «مکش مرگ ما» و ازین قبیل... اما امروزه روز روشنفکر رسانندهٔ این معانی دیگر است:

اول) فرنگی مآبی. کسی که لباس و کلاه و کفش فرنگی می‌پوشد. دستش رسید مشروب می‌خورد. روی صندلی می‌نشیند. ریش. می‌تراشد. کراوات می‌بندد. با قاشق و چنگال غذا می‌خورد. لغت فرنگی بکار می‌برد. یا به فرنگ رفته است یا می‌خواهد برود. و در هر فرصتی از فرنگ مثال می‌آورد یا از امریکا (یعنی از «متروپل»)، میکرب می‌شناسد. طب هندی و یونانی قدیم را با سرد و گرم غذاها والخ... منکر است و همه‌اش از «ویتامین» و «کالری» حرف می‌زند. سینما می‌رود. رقص می‌رود و الخ...

دوم) بیدینی یا تظاهر به آن یا سهل‌انگاری نسبت به دین. یعنی که روشنفکر اعتقاد به هیچ مذهبی را لازم نمی‌داند. به مسجد نمی‌رود. یا بهیچ معبد دیگری. اگر هم برود کلیسا را به علت «ارگی» که در آن می‌نوازند بر دیگر معابد مرجح می‌دارد. نماز خواندن را اگرهم لغو نداند نوعی ورزش صبحانه می‌داند. هم چنین روزه را که اگر بگیرد برای لاغرشدن می‌گیرد. یعنی اگر از ته دل هم لامذهب نباشد اعمال مذهبی را با شرائط روز توجیه می‌کند و با مقدمات علمی[۲].

  1. Desinfecté = عفونت زدائیده. ضدعفونی شده.
  2. رجوع کنید به «مطهرات در اسلام» به قلم مهندس بازرگان استاد دانشگاه که در آن «کر» بودن آب را از نظر علمی نوجیه کرده. و نیز به دیگر نوشته‌های همین نویسنده که جمعاً در چنین حوزه‌ای قلم می‌زند. و می‌خواهد دین و مذهب را برای این دسته از فرنگی مآب‌ها توجیه کند.