برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۴۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

روشنفکر چیست؟ کیست؟
۴۵
 

سوم) درس خواندگی . و این در اصطلاح عوام آخرین شرط روشنفکری است نه اولین آن. یک روشنفکر دیپلمه است یا لیسانسیه. یا ازینجا یا از فرنگ. و البته اگر از فرنگ فارغ التحصیل شده باشد یا از امریکا – در ذهن عوام روشنفکرتر است. یا خودش خودش را نسبت به محیط، روشنفکرتر می‌داند. فیزیک و شیمی را مختصری می‌داند. اما حتماً دربارهٔ «روانشناسی» و «فروید» و «جامعه‌شناسی» و «تحلیل روانی» صاحب نظر است. یعنی دربارهٔ علومی که خیلی طول دارد تا علم بشوند سخت پافشاری می‌کند. در تفصیل همین مشخصات رجوع کنید به «غرب زدگی».

اینها برداشت عوام است از روشنفکری. یا برداشتی عوامانه. گر چه برداشت خود حضرات «روشنفکران» هم باشد. یعنی ساده کردن مشخصات دیگری است که در زیر خواهم شمرد:

اول) بیگانه بودن نسبت به محیط بومی و سنتی. با تاریخ و مذهب و زبان و فرهنگش. و بی‌اعتنا بودن نسبت به تمام آنها. و مدام توجه داشتن به ملاک‌هائی که از «متروپل» و دربارهٔ «متروپل» با خود آورده. از آداب و رسوم گرفته تا تاریخ و سنت و زبان و فرهنگش. یعنی که در یک محیط بومی به صورت عامل فرنگ و امریکا بسر بردن. و دست بالا با آرزوی اینکه محیط بومی و سنتی را نیز به صورت آن محیط‌ها در آوردن.

دوم) جهان‌بینی علمی داشتن. قضا و قدری نبودن. با نظر علمی و انتقادی به امور دنیا نگریستن و به هر صورت و در هر مورد گزی برای مقایسه در دست داشتن – گرچه این مقایسه اغلب به ضرر محیط‌های