«یادم آمد کاندر این آباد ویران مر مرا
«انگلیسان بارفیقی چند مهمان کرده اند.
«شرکت نفت بریتانی و ایران است این
«کز هنر مندی جهان رامات و حیران کرده اند.
......
مقطع: «توز من خواهی برنج ای مدعی خواهی مرنج
این هنرمندان بعصر خویش احسان کرده اند.»
زیر کلمۀ «احسان» را من خط کشیده ام.
- برای صفحه ۱۷۰:
در باب اولین دسته های محصل اعزامی به فرنگ ايضاً مراجعه بفرمایید به مقالات محیط طباطبایی در شفق سرخ قدیم و مقالۀ «اولین کاروان معرفت» مجتبی مینوی در مجله یغما سال ۱۳۳۲ ببعد و نیز به «سفرنامه میرزا صالح شیرازی» که اسماعیل رائین بتازگی با مقدمه ای منتشر کرده است. از انتشارات روژن - ۱۳۴۷.
- برای صفحه ۱۷۱:
در باب بر ماهگوزید بازی های از فرنگ برگشتگان که از همان اوایل باب بوده است مراجعه بفرمایید:
۱)به رساله مجدیه- تأليف مرحوم حاج میرزا محمدخان مجدالملك - که با مقدمه و مقابله و تصحیح سعید نفیسی در شهریور ۱۳۳۱ در تهران منتشر شده است. متن رساله در ۱۲۸۷ قمری نوشته شده. و این نمونه ای از آن است. از ص ۱۶ و ۱۷:
شتر مرغ های ایرانی که از پطرزبوزغ و سایر بلاد خارجه برگشته اند و دولت ایران مبلغ ها در راه تربیت ایشان متضرر شده از علم دیپلامات و سایر علومی که به تحصیل و تعلم آن مأمور بودند معلومات آنها بدوچیز حصر شده: استخفاف ملت و تخطئه دولت. در بدو ورود پای ایشان بروی پابند نمی شود که از اروپا آمده اند. از موجبات اخذ و طمع و بخل وحسد بمرتبه ای تنزیه و تقدیس می کنند که همۀ مردم حتی پادشاه با آن جودت طبع و فراست آنرا بشبهه می افتد که آب و هوای بلاد خارجه عجب چیزها از آب بیرون آورده. گویا توقف آنجا