نیز از طفیل دوستی با نظام الملك و همداستانی با حکومت، او را باغی هبه فرموده اند در نیشابور. لا بدهیه مشروط که گذران عمر کند و با جهال در نیامیزد. توجه می دهم به فهرست مطالب کتاب حکیم عمر خیام - در آخر کتاب. و مخصوصاً به نامه مستر سیمپس در صفحه ۲۹۷ کتاب...
تا یادم نرفته اگرچه جسارت و فضولی است اما نکته ای هم بنظرم می رسد در باب حضرات عرفای این دوره (که وقتی دنبال موضوعی دیگر بودم بدان متوجه شدم و اکنون بیادم آمد) و آن اینکه خیلی مختصر و فهرست وار عرض می کنم. کانون اصلی عرفان (که از قرن پنجم ظهور عینی دارد) خراسان است و همزمان با این نهضت شیعه در خراسان فعالیت عمیق فکری و علمی آغاز کرده و مناقب خوانی کم و بیش علنی در برخی از شهرهای خراسان شروع شده - همۀ مشایخ صوفیه بدون استثنا سنی هستند و دقیقاً همۀ آن کرامات و اعجازی که شیعیان برای ائمه خود قائلند (عيناً. حتی در مثال هایی که من تطبیق کرده ام) به مشایخ صوفیه نسبت داده می شود.
اگر به کتاب های تألیف آن دوره مراجعه کنی در قبال تأليف هر مقتل - مثل «لهوف» سید بن طاوس يك «اسرار التوحید» محمد بن منور هست والخ .... و می دانم که این مشایخ کارشان این بوده که سر لوله شکسته قوری را به انگشت فلان حاکم کنند که سلطنت فلان مکان را به تو بخشیدم.
(یادم نیست كداميك ازين اراذل اینکار را کرده. از مشاهیرشان بوده. لابد یادت هست.)
- برای صفحه ۱۵۸:
تاریخ سرودن قصيده ملك الشعراء بهار حوالی سال ۱۳۰۶ است نه ۱۳۱۳. برای اطلاع از متن این قصیده مراجعه بفرمایید به «ديوان ملك الشعراء بهار صفحات ۴۴۴ تا ۴۴۸. جلد اول - چاپ دوم - ۱۳۴۴ - اميركبير. نام قصیده «مسجد سلیمان» است و این هم مطلع و مقطع آن با دو بیت از وسط قصیده:
مطلع: «حق پرستان سلف کاری نمایان کرده اند.
«معبدی بر کوهسار از سنگ بنیان کرده اند.
.....