در دانش تأثیر مغز بر ماده انجام شده است از قبیل تحقیقات «گوتهارد بوث» نشان می دهد که چگونه آنان که جان هاشان یکی است به گونۀ کو اكب دريك مجمع الكواكب در دنج مطلوب گرد می آیند و تازه در اجتماع، بی اثر نیز نیستند.
حفظ رابطه اخلاقی حقیقی اعضای گروه با کل گروه به خاطر آسایش و سلامت گروه تنها با وجود نخبه امکان پذیر است. در این مورد پروفسور «بنديك» در این اواخر مطالعه بسیار جالب دقتی دربارۀ نخبه های حقیقی در جامعه کنونی امریکا بعمل آورد. بر اثر این مطالعه، وی امکان آن را موجود دید که نشان دهد؛ اگر کسی از فلان و بهمان گروه برون آید و در زندگی دستگاه حاکم (اجرائی و قانونگذار و قضائی) راه یابد، بدقت چه اثری بر سبك لباس با هنر طبقات مختلف خواهد گذارد. نکته دیگری که همچنان موضوع فوق بنظر رسید آن اثر کوثری یا تزکیه است که نخبۀ حقیقی بر این گروه ها گذارده است و این نخبه با قدرتی پهلوانی آنچه را این گروه ها ترازوی صحیح سنجش ارزش های شغل در برابر قصور دستگاه جزوی جامعه می انگارند حفظ کرده است.
به قول ریاضی دانان هیچ کلی بدون اجزا نیست. در مورد فوق اجزا پیشتر از کل پدید می آیند بدانگونه که مقدار، زمان و مکانآ ماده را محدود می کند. هیچ دسته اجتماعی را نمی توان بدون مدخلیت مفهوم گروه کارکن یا عامل سازمان ده تحت مطالعه قرار داد. و این امر را در صورتی می توان درك كرد كه قبلاً فرض شود نخبۀ حقیقی دست کم بطور خفیه در این گروه مؤثر است.
اما وضع این انگاره فلسفی بس نیست. تصور نخبۀ حقیقی را بدون مراجعه به ملاحظات تاریخ بشری نمی توان دریافت. اکنون چنین بینگاریم که عددی داریم که شاید ثابت و محدود یا به قول یونگ شاخص باشد و ما بتوانیم توده مفاهیم جهانی را آنگونه که نویسندگان توده از قبیل «ارنه تامپسون» صورت برداشته اند بر این عدد بدل کنیم. این عدد محدود تعداد اوضاع و احوال سخت گیرای زندگی است که در حدود اجتماعی مفروض، اثر کوثری یا تزکیه نفس دارد. نخبه از این احوال بحرانی خبر می شود و در حاصل آن بحران ها، شمه ای از شخصیت قاطع خود را برتر و بالاتر از طرح های تعبدی و خود ساخته فرضیات تاریخی می یابد. با چنین عمل قهرمانی است که نخبه وجود خود را آشکار می سازد و این عمل قهرمانی هر گونه و هر چیز که هست چونان محوری است که چیزهای دیگر گرد آن می گردد و ارزش انتقالی و عبور از جامعه را دارد یا