پرش به محتوا

برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۱۹۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۹۶
در خدمت و خیانت روشنفکران
 

بنظر می رسد. تصور می کنم مهمترین مشخصۀ انقلاب ۱۹۱۱ بیهودگی آن بود. چرا که نه روشنفکران و نه توده مردم چیزی بدست نیاوردند. اساساً این انقلاب پیروزی يك مرد بود یعنی «یوان شیکائی». اما این پیروزی هم دولت مستعجلی داشت و منجر به تباهی و مرگ «یوان شیکائی» در ۱۹۱۶ گردید. راست است که ادامۀ سلطنت سلسلۀ «منچو» كمك كننده به هیچ هدف مفیدی نبود اما برانداختن این سلسله هم نشانهٔ لیاقت یا پیش بینی آینده از طرف انقلابیون نبود. در جنبش چهارم مه انقلاب ادبی بسیار پر معناتر از مبارزه بر ضد کنفو تزه ایسم بنظر می آید[۱]. اما در این انقلاب پیشوایان واقعی یکی «لیانگ چی چائو» بود که سبك نوی[۲] ابداع کرد و دیگرانی که پیش از ۱۹۱۱ عملا از کلمات و اصطلاحات عامیانه در آثار تبلیغاتی خود استفاده می کردند. با استفاده از نگاهی به گذشته، بنظر می آید که در اصالت «هوشی» اغراق شده باشد.

از نقطه نظر اجتماعی مواردی که به اندازه تغییر وضع روشنفکران چین میان سال های ۱۹۱۱ تا ۱۹۲۷ چشمگیر باشد، معدودند. هر چند انقلابیون اولیه نقطه ضعف های بسیار داشتند اما بیشترشان خود را وقف خیر عموم کرده بودند. ممکن است آنها بد راهنمایی شده بودند. اما اساساً با روشنفکران ۱۹۳۵ فرق داشتند. از يك نظر مردان ۱۹۱۱ آخرین نسل طبقه برگزیده قدیمی بودند که به زمین وابسته بودند و روابط نزديك با روستاییان داشتند، هر چند قدرت آنها بر توده مردم، غالباً به هتاکی می کشاندشان، اما این هتاکی ها به علت وابستگی آنها به مولدشان محدود بود. از این گذشته آنان آرزو داشتند نام نیکی برای اعقابشان به یادگار بگذارند و منهیات اخلاقی که از کنفو تزه ایسم الهام می گرفت و برخورداری از يك زندگی مجلل و افتخارات اجتماعی، مانع بی چشم و رویی شان می شد. تقریباً تمام این عوامل در تماس با مغرب زمین از میان رفت. غالب روشنفکران جدید از خانواده بازرگانان بودند و بدون استثنا در شهرها اقامت داشتند. وابستگی های خانوادگی آنها بالنسبه ضعیف بود و نه به علت مذهب و نه به علت تعلیم و تربیت با اصول اخلاقی قوی مجهز نبودند. با ظهور صنعت و به علت تخصصهای شان دیگر نیازی نداشتند به جستجوی مشاغل دولتی برآیند. و بطور روز افزونی، حساسیت نسبت به وسوسه های زندگی مرفه یافته بودند که مشخصه هر


  1. در اوان ۱۹۰۱ «لیانگ» به زبان ادبی حمله کرد و از زبان عامیانه دفاع نمود. رجوع کنید به مقاله او «عامیانه -نویسی پیش آهنگ تجدد».
  2. غالب ولایات قبل از ۱۹۱۱ روزنامه هایی به لهجه محلی داشتند. مثلا در «آنهوی»- «شانتونگ»- «ثه ای» و «سه چوان».