روشنفکران است که از وطن طبقاتی خود یعنی شهر نشینی تازه پا به آن تحویل داده می شوند و به همین دلیل است که در بحث از روشنفکری قبل از هر چیز به توسعه فرهنگ اهمیت داده می شود و به گسترش مدرسه و مکتب و آزمایشگاه. و به این که چه باید کرد تا مدارس و مکتب ها و آزمایشگاه ها ودانشگاه ها جوابگوی درستی باشند به درخواست های لازم اجتماع. و نکته جالب که از هم اکنون در پیشانی این دسته از روشنفکران آینده می توان دید این که ایشان در بند شهر نشینی تازه پا با تمام مشخصات طبقاتی اش نیز نخواهند ماند. ایشان گرچه ازین زادگاه بر آمده اند و بر می آیند اما از دامانش خواهند گریخت و به جستجوی دنیایی برخواهند آمد (یعنی بر آمده اند؟) فارغ از اجبار حضور طبقات، وحضور فقر وغنا، و حضور استعمار. و رسته از بندهای طبقاتی و اخلاق بورژوا. و اگر قرار باشد حاصل مبارزه های سال ۱۳۲۰ به این طرف را خلاصه کنیم جز این چه خواهد بود که نشانه هایی ازین آینده نزدیک ظاهر شده است؟ در شعر شعرای جوان، در اعتصاب های غیر مترقب کارگری و دانشگاهی، در هول و ولایی که حکومت ها دارند برای رهبری جوانان (و البته اغلب به غلط و در مسیر نادرست)، در لاسی که با ایشان می زنند برای بازگشت از فرنگ، در قضیه مغزهای فراری، در مجله های فرمایشی که برای جوانان درست می کنند، و تبلیغ به عمد و اطلاعی که در آنها به سمت کامجویی های حقیر از زندگی هست ... و در هر جای دیگر ازین نشانه ها فراوان می توان سراغ داد.
چنین بود زادگاه های طبقاتی روشنفکران درین مملکت. اما هر چهار دسته روشنفکرانی که بر شمردم از آن دسته بندی اصلی بر کنار