از رسیدگی به چگونگی اشاعه این نوع مؤسسات که در هر تاریخ مشروطیتی آمده؛ اجازه بدهید اکنون بپردازم به شمردن زادگاه های طبقاتی روشنفکر امروزی که کمتر کسی به آن اشاره ای کرده.
۱) زادگاه اول روشنفکری اشرافیت است. و فوراً بیفزایم که اشرافیت اواسط تا اواخر دوره قاجار. درست است که شاگرد به فرنگ فرستادن به صورت رسمی در دورۀ عباس میرزا (۱۲۳۰ قمری) شروع شده است ولی تا این شاگردان برگردند و دسته ای بشوند و حرف و سخنی پیدا کنند مدتی طول می کشد. ببینیم مقدمات این امر چگونه فراهم شد:
«از قراری که جناب موسی (موسیو) گیز و به من گفت دولت علیه ایران چند نفر از ارباب صنایع می خواهد. من در جواب گفتم بلی. گفت چه صنایع؟ گفتم چاه کن، آهن آب کن، معدن شناس، معدنچی و ساعت ساز. گفتند اولا این کارها اول مهندس خوب می خواهد. ثانیاً استادکار با اسباب و عمله می خواهد و هر يك پول زیادی برای مواجب و خرجی راه می خواهند. اگر شما مأمور هستید، من استادهای خوب و مهندس خوب برای شما حاضر کنم همراه ببرید. اما من چنین صلاح می دانم که معادل بیست نفر طفل که اطفال کسبه باشند نه خان زاده که پرورده ناز و نعمت باشند با يك نفر مرد عاقل بفرستید- مثل جناب والى مصر محمد علی پاشا- هر يك پنج سال بمانند استاد شده به ایران مراجعت کنند بیست نفر دیگر بیایند و این اطفال را هر يك سالي يكصد و پنجاه تومان الی یکصد و هشتاد تومان کافی است و بهتر است. چنانکه میرزا یعقوب مترجم دولت بهیهٔ روس پسر خود را فرستاد و سالی یکصد و بیست تومان بدو می دهند و خوب هم زبان فرانسوی را [...]