حرف می زند و مشغول تحصیل علم مهندسی است.»[۱]
توجه کنید که در همین يك سند که متعلق است به سال ۱۲۶۴ قمری چه نکاتی نهفته:
الف)اینکه نویسنده متوجه بوده که اشراف زاده جماعت، از به فرنگ رفتن و برگشتن بهره ای نخواهد برد.
ب)اینکه اما هنوز متوجه ارزش استعماری کارشناس و مشاور و مشیر و مشار نبوده.
ج)اینکه «این پسر میرزا یعقوب، مترجم دولت بهیه روس»، همان حضرت میرزا ملکم خان است.
د) اینکه اما «موسی گیزو» درین حد به جنبه استعماری تحصیل در فرنگ متوجه بوده و سفارش می کرده که همۀ جوانان راعین پسر میرزا يعقوب تربیت کنند که قبل از هر تخصصی یا سررشته ای در هر حرفه و فنی «زبان فرانسوی را خوب حرف می زند و مشغول تحصیل علم مهندسی هم هست». یعنی که از همان زمان تخصص دريك فن، فرع بر دیلماجي شناخته شده.
اما می دانیم که حتی چنین طرحی عملی نشد. و اولین شاگردان ایرانی که به فرنگ فرستاده شدند اغلب اشراف زادگان بودند. که در اواخر دوره قاجار دیگر به آن کم و کیف رسیده اند که اداره کنندگان اصلی نهضت مشروطه باشند و ترجمه کنندگان قوانین اساسی و مدنی از متن های فرنگی.
- ↑ نقل شد از صفحه ۴۲ کتاب «فکر آزادی» به قلم فریدون آدمیت، چاپ تهران ۱۳۴۱. که او نقل کرده است از سفرنامه میرزا محمد علی خان به نام «روزنامه سفارت مأمور ایران به فرانسه».