برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۱۶۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

 

شعر کرد که محمد مسعود در نثر روزنامه نویسانه . یعنی که هر دو چون حرفشان شنیده نماند به آنارشیسم گراییدند و جالب اینکه این هر دو، دست پروردگان «شفق «سرخ» و دشتی بودند که اکنون از بر دست قدرت نشستگان است و سناتوری می کند!

اکنون می خواهم در پایان این بحث تند که صرف ارزیابی شتاب زده ای شد از کم و کیف کار روشنفکران خودی و کارنامه ایشان در طول تاریخ مدون ایران با تردید فراوان دسته بندی سربسته ای هم کرده باشم همۀ ایشان را و به ترتیب اثر و اهمیتی که داشته اند یا هنوز دارند.

دسته اول ایشان شهیدانند که از مثلث ارتداد حمل بار امانت، اعجاز کلام بیشتر تکیه به اولی داشته اند. اینها جماعت منزه طلبان و سختگیران و مقلدان طراز اول پیغمبری اند. که اگر صف ایشان را از مانی شروع کنیم به ترتیب تاریخی و بدون مراعات ذکر همه اسامی به مزدك و المقنع نخشبی می رسیم؛ سپس به قرمطیان اسماعیلی و سپس به منصور حلاج و شهاب الدین سهروردی؛ و سپس به پسیخانیان نقطوی و شیخی ها و بابی ها؛ و سپس به میرزا آقاخان و شیخ احمد روحی؛ و سپس به صور اسرافيل وملك المتكلمين و دست آخر به کسروی. این جماعت چون و چرا کنندگان ابدی و معترضان همیشگی و ناراضیان صرف وعنقا جویان.

دسته دوم ایشان اعجاز کنندگان در کلامند. که از آن مثلث معهود بیشتر به نکته آخر تکیه کرده اند یعنی که به اتکای قدرت کلام و ناچار جذبه اندیشه خویش عمل می کنند؛ و تنها در حوزه نفسانیات؛ و نه در