برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۱
مقدمه
 

روان مجذوب مؤمن می‌باشد، سپس جمع روانهای مجذوب را گویند، یعنی جمعیتی که دارای یک آیین نیایش مشترک است، یا به‌عبارت‌دیگر امت زردشتی، و منشأ مفهوم کلی کلمه دین در متون ایرانی وسطی نیز از همین‌جاست.

در گاثاها جهان نیک و جهان بد در برابر هم قرار دارند و همچنان‌که هر چه از جهان نیک است در مفهوم کلی‌اش و با صفت اشون[۱] مشخص و متمایز می‌شود، عالم شر نیز با اصطلاح مؤنث دروج (دروغ) بیان می‌شود، که معنای آن «ویران کردن نظم نیک با حیله و تزویر و نادرستی» می‌باشد. دروغ گاهی بصورت عفریته‌ای تجسم می‌یابد و صفت آن درغونت[۲] می‌باشد. از جمله قوای شرائشم[۳] (خشم) فعال‌ترین آنهاست، ولی این دیو، که مردمان و جانوران را آزرده و می‌کشد، در گاثاها مانند قسمت جدید اوستا دشمن بخصوص سروش نیست. مع‌ذلک حالت موازات قاطع و دقیق بین دو عالم خیر و شر، که از مشخصات متون اوستای جدید است، در کاثاها نیز اندک اندک ظاهر می‌شود. مثلا چنانکه دروج در برابرش قرار دارد. اک‌منه (آک‌منش، اندیشه بد) مقابل و هومنه قرار گرفته است و اک‌مینیو یا ائرمینیه (خرد شریر، اهریمن) دشمن سپنت‌مئینیو (خرد توانا) می‌باشد. در اثر کوشش این دو گوهر یا دو خرد اصلی، که برادران توأمند، مخاصمه و رقابت در جهان آغاز شده است.

دین زردشت یکتاپرستی ناقص است: در این دین ایزدان بسیار وجود دارند ولی می‌توان گفت، که همه آنها تجلیات ذات مزداه و در عین حال مجریان اراده اویند، که یگانه «خواست خدایی» است. ثنویت و دوگانگی این دین یک امر ظاهری بیش نیست، چه نبرد بین دو گوهر نیک و بد (دو اصل جهانی) به پیروزی گوهر نیک پایان خواهد یافت. در این نبرد عظیم انسان نیز تکلیفی خاص دارد، زیرا که با ایمان پاک و کوشش در راه پیشرفت حقایق مذهبی و اخلاق و بالاخره سعی در خدمت بقوای


  1. ashavan
  2. dreghvant
  3. Aeshma