برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
ایران در زمان ساسانیان
۶۰
 

عقیده لومل،[۱] که دین زردشت را یک رشته اندیشه‌های فلسفی می‌داند. بی‌شک در نظریه نیبرگ[۲] تا اندازه‌ای حقیقت نهفته است. زردشت فیلسوف نبود، بل عارفی بود از یک امت و جامعه مزداه‌پرست و تابع سنن و آیین زندگی آنها، که در عالم سیر و تفکر رابطه عمیقی بین سرنوشت و تقدیر بشری و اراده خدایی مشاهده می‌کرد و مناظر و جنبه‌های مختلف آن، که تشریح و تفسیرش امروز برای ما دشوارست، بصورت سخنان روحانی پرشور و جذبه‌ای در اندیشه او نقش می‌بست و بر زبان او جاری می‌شد، ولی باید همیشه در نظر داشت، که ایرانیان زمان زردشت مردم بدوی و بی‌تمدنی نبودند، بلکه بالعکس پس از ورود باین آب‌وخاک وارث تمدن کهنی شدند، که اکتشافات آثار پیش از تاریخ این چندساله گواه آنست و من گمان می‌کنم، که سخنان معنوی و روحانی نزد ایرانیان آن زمان با وسعت اجتماعی خود دارای ارزش اخلاقی و معنوی و فردی بوده است.

در حقیقت تصویر ایزدان در گاثاها طرحی کلی و اجمالی بیش نیست، ولی برای ایرانیان آن زمان این صور این‌قدر، که امروز بی‌رنگ و مبهم بنظر می‌رسند، نبوده‌اند. از افسانه‌ها و داستانهای کهنی، که باین تصاویر جان می‌بخشد، امروزه جزو وصف رنجها و شکوه روان گاو نر (گوشورون-دریسنا ۲۹)، که یک افسانه قدیمی ایرانی است، که در قالب زردشتی ریخته شده، چیزی باقی نمانده است.

دئنا[۳] (دین) یک اصطلاح مذهبی بسیار مهم و اساسی است و بگمان من نیبرگ معمای این کلمه ظاهرا مبهم و متناقض را حل کرده است[۴] دئنا نخست به معنای


  1. لومل، دین زردشت مطابق اوستا:
    Die Reiigion Zarathustras nach dem Avesta dargestellt,- Tubingen 1930.
  2. دین، ص ۱۱۴ و ما بعد.
  3. daena.
  4. دین، ص ۱۱۴ و پس از آن.