برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۵۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
ایران در زمان ساسانیان
۵۸
 


الاهه آب‌ها و حاصلخیزی را خدای بزرگ فرقه مذهبی دیگری بداند و آن را با رود سیحون تطبیق کند، بنظر من محل تردید و تأمل است.

چنین بنظر می‌رسد، که پرستش مزداه نیز مانند پرستش مهر در سراسر زمین محل سکونت ایرانیان مرسوم بود. زرثوشتر[۱] (زردشت) پیغمبر نیز از میان این دسته در نقطه‌ای از ایران شرقی ظهور کرد. زمان او به هرحال مقدم بر دوران هخامنشی است. زردشت با گاثاهای خود، که نوعی موعظات نبوی بشعر است، آیین پرستش مزدا را اصلاح و آن را بر پایه محکمی استوار کرد، که امروز بنام شریعت زردشتی معروف است. این پیغمبر در گاثاها بصورت مردی توانا و پارسا تجلی می‌کند، که در آرزوی درک حقیقت و مبارزه در راه آنست. وی به راهنمایی آنچه، که در عالم جذبه و مکاشفه و تفکر دریافت، به شدت با پرستش دیوها مخالفت آغاز کرد، که در طی مراسمی پر از شور و مستی با نوشیدن هوم صورت می‌گرفت. دیو از این پس اصطلاحی است، که برای پروردگاران «امت غیر مزداهی» (دیویسنان) بکار می‌رود. زردشت در برابر این گروه دیوان خدای بزرگ: مزداه یا مزداه‌اهور یا اهورمزداه را قرار داد، که در نزد او خدای عشیره با ملت خاصی نبود، بلکه آفریدگار نوع بشر بشمار می‌رفت. وی دیوها را خدایان دروغی و بدکاری می‌داند، که اهورمزداه هستند و تضاد و دشمنی این دو دسته نزد او اندیشه جنگ و پیکار دو «گوهر» یا دو «خرد» ی را، که از آغاز آفرینش جهان وجود داشته‌اند، پدید آورد. این دو گوهر یکی سپنت‌مئینیو[۲][۳] یعنی گوهر یا خرد توانا، که نوعی تجلی ذات مزداه


  1. Zarathushtra
  2. Spenta Mainyu
  3. بیلی در یک تتبع بسیار مستندی (بولتن شرقی ۱۹۳۶، ص ۲۷۶ و ما بعد) لفظ «سپنت» را با جمله «دارای قدرت ما فوق‌الطبیعه» معنی می‌کند در باب «مینیو» راست است که ترجمه آن بلفظ فرانسه «etprit» کاملاً رضایت‌بخش نیست، اما این کلمه را نمی‌توان با یک کلمه مترادف در السنه جدید تعریف کرد. «مینیو» شاید چیزی شبیه «I'a pensee en action» باشد. ر ک، تیبرگ، دین، ص ۱۰۲ و ۱۲۰.