است، که مأخوذ از اصل سانسکریت بنام پنکاتنترا[۱] است. برزویه سابق الذکر اصل این نسخه را از سفر هند با خود آورده، به پهلوی ترجمه نمود[۲]. قصهها و افسانههایی، که در میان ایرانیان راجع بطریق کشف این نسخه رایج شد[۳]، گواهی میدهد، که چقدر مردم این کشور کتاب مزبور را اهمیت میدادهاند. تقریبا در همان ایام بزبان سریانی نیز نقل شد و چندی بعد ابن المقفع آن را بزبان عربی آورد (و ترجمه حال برزویه را بقلم خود او بصورت دیباچۀ بر آن افزود)، سپس رودکی آن را به فارسی نظم کرد و سایر شعرای ایران نیز آن را با مختصر تحریفاتی بشعر در آوردند یا مأخذ حکایات خود قرار دادند.
حال که مختصری از جریان امور دینی و فلسفی عهد خسرو اول را بنگارش آوردیم، لازم است بتحقیق بشرح حال برزویه طبیب بازگردیم. در این شرح مطالبی راجع به حیات بشری و امور اجتماعی و اخلاق حمیده مندرج است، که حکایت از تشویق و اشتیاق یک روح حقیقتجویی میکند، که هر سو در پی مقصود خویش میرود و نمییابد.
در این مشروحه عباراتی است راجع به اختلاف مذاهب و نلدکه بر آن که این عبارت را ابن المقفع افزوده است، زیرا که تناسب آن با احوال عهد ابن المقفع بیش از زمان برزویه است. ولی اگر توجهی بآراء گوناگون عهد انوشیروان بکنیم، و توجه این شهریار را به عقاید فلسفی زمان در نظر آوریم، و مخصوصا عباراتی را، که از پولوس پرسا[۴] ذکر نمودیم، بخاطر داشته باشیم، به هیچوجه بعید نمیبینیم، که مطالب مذکور از قلم برزویه جاری شده باشد.[۵]