پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۵۶۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

«خلاف میان اصحاب ملتها هر چه ظاهرتر بعضی بطریق ارث دست در شاخی ضعیف زده طائفۀ از جهت متابعت پادشاهان و بیم جان پای بر رکنی لرزان نهاده و جماعتی از بهر حطام دنیا و رفعت منزلت میان مردمان دل در پشتوان پوسیدۀ بسته و تکیه بر استخوان تودۀ کرده و اختلاف میان ایشان در معرفت خالق و ابتداء خلق و انتهاء کار بی‌نهایت هر چه ظاهرتر بود و رأی هریک بر این مقرر، که من محقم و خصم من مبطل و مخطی با این فکرت در بیابان تردد و حیرت یک‌چندی بگشتم و در فراز و نشیب آن لختی پوییدم البته نه راه سوی مقصد بیرون توانستم بر دونه بر سمت راه حق دلیلی نشان یافتم. به ضرورت عزیمت مصمم گشتم، بر آنکه علماء هر صنف را ببینم و از اصول و فروع معتقد ایشان استشکافی کنم و بکوشم تا به یقینی صادق دلپذیر بدست آید. این اجتهاد بجای آوردم و شرایط بحث اندر آن به رعایت رسانیدم و هر طایفۀ که دیدم در ترجیح دین و تفصیل مذهب خویش سخنی می‌گفتند و گرد تقبیح ملت و نفی حجت مخالفان می‌گشتند. به هیچ تأویل بر پی ایشان نتوانستم رفتن و درد خویش را درمان نیافتم و روشن شد که بنای سخن ایشان بر هوی بود و هیچ‌چیز نگشاد که ضمیر اهل خرد آن را قبول کردی». برزویه پس ازاین‌گونه تفکرات گوید رأی من بر عبادت قرار گرفت، لکن «با خود گفتم اگر بر دین اسلاف بی‌ایقان و تیقن ثبات کنم، همچون آن جادو باشم، که بر آن نابکاری مواظبت می‌نماید و بتبع سلف رستگاری طمع می‌دارد و اگر دیگر بار در طلب ایستم عمر وفا نمی‌کند، که اجل نزدیک است و اگر در حیرت روزگار گزارم فرصت فائت گردد و ناساخته رحلت باید کرد، صواب آنست، که بر مواظبت و ملازمت


    ایتالیایی مطالعات شرقی،۱۴٬۱۹۳۳، ص ۱۴ و بعد) همین ملاحظات را نموده است و مانند من شباهتهایی که بین تفکرات برزویه و پولوس‌پرسا موجود بوده، ذکر کرده است. مقایسه شود با کلینگه G. Kinge در «جشن‌نامه فریدریش گیزه Festschrift Friedrich Giese جهان اسلام Die Welt des Islams، مجلد مخصوص ۱۹۴۱، ص ۵۱-۱۴۰.