برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۵۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
ایران در زمان ساسانیان
۵۲
 


قوم، که به زبان تخاری (لهجه A) تکلم می‌کرد، خود را ارسی[۱] مینامید.[۲] قبایل سکها پس از آنکه از دره فرغانه اخراج و طرد شدند، به ایالات باختر و رخج (یا باصطلاح مورخان چینی کیپین[۳]) هجوم آوردند. زرنگ از آن پس سکستان نامیده شد و سیستان کنونی قسمتی از آنست. سک‌ها یا هندوسکاییان در آنجا سلطنتی تأسیس کردند و از زمان شاهنشاهی مهرداد دوم (۸۸-۱۲۳ قبل از میلاد) خراج‌گزار دولت اشکانی شدند. موئس[۴] نام پادشاه این طایفه، که در قرن اول قبل از میلاد حکومت میکرد، و پسرش ازس[۵] تسلط خود را بر ناحیه پنجاب بسط دادند.

در طی قرن اول قبل از میلاد یک شعبه از اشکانیان جانشین سلسله سک‌های سکستان شدند[۶] و گوندفارس[۷] یا گوندفر،[۸] که از حدود سال بیستم میلادی ببعد سلطنت یافت، از پادشاهان مقتدر این سلسله بود و ظاهرا شانه از زیر بار اطاعت اشکانیان خالی کرد. سکه‌های بنام این شهریار در سیستان و هرات و قندهار حتی در پنجاب پیدا شده است. بنا بر کتاب اعمال سن توماس، گویا این مبلغ مسیحی در عهد سلطنت گوندفارس بهندوستان سفر کرده است.

با وجود آشوبی، که به علت مهاجمات اقوام پدید آمد، ممالک شرقی ایران


  1. Arsi
  2. شدر در مشرق زمین Morgnland ،۲۸، ص ۸۸، یادداشت ۲ و نیز مقایسه شود با بیلی، بولتن شرقی،۸، ص ۸۸۳ و ما بعد و همچنین هارلون G. Haloun در مجله شرقی آلمان،۱۹۳۷، ص ۲۴۴ و بعد و نیز متینگ در بولتن شرقی،۹، ص 545 arsi-U-sun,Wusun) ، ص ۵۶۳).
  3. Kipin
  4. Maues
  5. Azés
  6. طبق قول هرتسفلد سلسله پارتی از دوره سورن بود، گزارش باستان، ج ۴، ص ۷۰ و بعد.
  7. Gundophares
  8. Gundotarr