برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۵۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۵۱
مقدمه
 

نام افتاد. این دو پادشاه بمنازعه برخاستند و هر یک در ایجاد کوچ‌نشینهای جدید یونانی سعی بلیغ نمودند، ولی معذلک در اینوقت تمدن‌های بومی از نو شروع به پیشرفت میکند و اثرات آن در این دوره محسوس است. مثلا سکه‌های یونانی و بلخی، که دمتریوس ضرب کرده، در یک جانب دارای خطوط هندی موسوم بالفبای آریانی است، که از آرامی گرفته شده است و اقراطیدس مسکوکی رواج داد، که واحد آن یک واحد شرق ایران است. در این هنگام دولتهای کوچک یونانی در دره کابل و پیشاور و غیره تأسیس یافته بود. اندکی بعد دولتهای دره کابل و هندوستان مجتمع شده، دولتی بزرگ تشکیل دادند و در اواخر قرن دوم و اوایل قرن اول قبل از میلاد مناندر[۱] مشهور، که هندیان او را میلیندا[۲] خوانند، بر آن سلطنت میکرد این شهریار چون در هندوستان بتسخیر ممالکی چند کامیاب شد، دین بودا گرفت و در میان پیروان آن آیین شهرتی عظیم یافت.

در این زمان مهاجرت‌های بزرگ اقوام آسیای مرکزی شروع شده بود[۳] در نتیجه تاخت‌وتاز قبایل هون، که از اقوام ترک بودند و خونشان با خون مغولی و چینی آمیخته بود، در ولایت کانسوی چین در نیمه اول قرن دوم قبل از میلاد ابتدا اقوامی، که باصطلاح چینیان یوه‌چی[۴] ووسون[۵] نام دارند، بجنبش درآمدند، بعد سایر طوایف هم شروع بحرکت کردند. پس از چند سال گروهی عظیم از قوم یوه‌چی که «یوه‌چی کبیر» نام دارند، در نواحی جیحون ساکن شدند و ما در این هنگام به نام نژادی تخار یا توغر در این ناحیه برخورد میکنیم. نکته مشکوک این است که آیا یوه‌چی و تخار قوم واحد بوده‌اند، یا یوه‌چیان پس از تسلط بر طایفه تخار بنام آنان خوانده شده‌اند، یا یوه‌چی لقب طبقه سلطنتی تخارها بوده است. قسمتی از این


  1. Menandre
  2. Milinda
  3. رک تحقیقات جدید هرتسفلد، گزارش باستان، ج ۴، ص ۱۳ و ما بعد.
  4. Yuetchi
  5. Wusun