پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۲۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مرزبانان از میان نجبا درجه اول انتخاب می‌شده‌اند.[۱] گاهی در کتب ذکر شده است، که فلان مرزبان قصری در پایتخت داشت.[۲] از علائم مخصوصه افتخارات مرزبان یکی آن بود که تختی سیمین[۳] به او عطا شده باشد، و مرزبان-شهردار فرمانفرمای ایالت آلان و خزر حق داشت، که بر تختی زرین بنشیند.[۴] مرزبان ابرشهر ملقب به کنارنگ بوده است.[۵]

ایالات را به اجزائی چند تقسیم کرده، هریک را یک استان[۶] می‌گفته‌اند. حاکم یک استان را استاندار می‌خوانده‌اند. نام استاندار کشکر و استاندار میشان در کتب مذکور است.[۷]

در نصیبین مردی بابای‌نام،[۸] که از دودمان سلطنتی بود، «افتخارا برای امنیت سرحد»[۹] سمت استانداری یافت. ظاهراًً استانداران، که مثل مرزبانان قوه نظامی هم در اختیار خود داشته‌اند،[۱۰] در اصل مباشر املاک سلطنتی


  1. یک نفر سورن نام در زمان خسرو اول مرزبان ارمنستان شد (پاتکانیان، مجله آسیایی ۱۸۶۶، ص ۱۸۳). شاهپور وراز، که در عهد نرسه مرزبان آذربایجان بود، یکی از اشراف درجه اول محسوب می‌شده (فوستوس بیزانسی، لانگلوا، ج ۱، ص ۲۲۹). شهرین از دوده مهران مرزبان بیت درائی و ناحیه Cosseens بود (هوفمان، ص ۶۹). پیران گشنسپ، از همین دودمان، مرزبان گرزان و اران و فرمانده چندین هزار سوار بود (ایضاً ص ۷۹-۸۷). وهریز؛ که ظاهراًً از خاندان ساسانی بوده (نلدکه، طبری، ص ۲۴-۲۲۳)، پس از آنکه یمن بتصرف خسرو اول نوشیروان درآمد، مرزبان آنجا شد.
  2. نهایه، ص ۲۵۲.
  3. طبری، ص ۸۶۴، نلدکه، ص ۱۰۲.
  4. نهایه، ص ۲۲۷.
  5. بالاتر، ص ۱۲۸، یادداشت ۲ را ببینید.
  6. Istan
  7. مقایسه شود با هنینگ، مجله هند و ایران،۱۹۳۳، ص ۲۲۴ و بعد.
  8. Babhai
  9. هوفمان، ص ۹۳.
  10. نلدکه، طبری، ص ۴۴۸.