امروز بود، جزء ایران محسوب میشد و گویا خوارزم و سغد و سکستان، که حدود آن خیلی وسعت داشت با ایالت مکوران و توران نیز ضمیمه آن بوده است. از طرفی هم ممالک ناحیه وسطای رود سند و مصبهای آن شط کچه[۱] و کاثیاوار[۲] و مالوا[۳] و ایالات ماوراء این ممالک جزء قلمرو ساسانی بشمار بوده است، مگر دره کابل و پنجاب، که به کوشانیان تعلق داشته است.[۴]
نلدکه[۵] باستناد بعض منابع عربی گوید، که ایالات ذیل هریک تحت فرمانروایی یک نفر مرزبان بوده است: ارمنستان (بعد از ۴۳۰)، بیت آرامائی، پارس، کرمان، سپاهان، آذربایجان، طبرستان، زرنگ، بحرین، هرات، مرو، سرخس، نیشابور (نیوشاهپور-ابرشهر)، طوس. بعضی از این ولایات وسعت زیادی نداشته و رویهمرفته گویا ساتراپنشینهای عهد ساسانی هم مانند زمان هخامنشیان دارای حدود ثابتی نبوده است. شاهنشاه بر حسب اقتضا مرزبانان را به ایالات و ولایات میفرستاده و بنا بر مصالح وقت حدود حکمرانی آنان را بزرگ و کوچک میکرده است. ظاهراً در اغلب موارد جنبه لشکری مرزبانان بر جنبه کشوری آنان رجحان داشته است، زیرا نظر بتمرکز شدیدی، که دولت ساسانی دارا بود، کارهای کشوری را مأمورین جزء (شهریک[۶] و دیهیک[۷] اداره میکردهاند. در زمان جنگ مرزبانان، غالبا مانند سرداران دیگر در زیر فرمان سپاهبذان بودهاند.[۸]
در اوایل قرن پنجم میلادی یک نفر پاذکوسپان تحت فرماندهی سپاهبذ قرار داشت. در زمان بهرام پنجم یزدگشنسپ پاذگوسپانی داشت.[۹]