پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۲۰۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بوده‌اند[۱] و احتمال می‌رود، که این سمت را همواره دارا بوده باشند، حتی وقتی هم که حکومت نظامی ایالتی از ایالات به آنان رجوع می‌شد، اگر در آن محل از املاک سلطنتی چیزی بود، مباشرت و اداره آن را هم بعهده داشتند.[۲]

تقسیم ایالات به بخش‌ها فقط از جهت مقتضیات اداری بوده است. نلدکه گوید که هریک از بخشهای کوچک (که آن را شهر و کرسی آن را شهرستان می‌گفته‌اند.[۳] در تحت حکومت یک نفر شهریگ بود و این شهریگ را از میان دهقانان اختیار می‌نمودند.[۴] در رأس دیه و مزارع تابع آن (روستاگ-رستاق) یک نفر دیهیگ قرار داشت.[۵]


  1. در زبان ارمنی کلمه استان Ostan در آغاز اطلاق می‌شده است. بر ولایت یا شهری، که تعلق به پادشاه داشت (هوبشمان، صرف و نحو ارمنی، ج ۱، ص ۲۱۵) و افواج ساخلوی استان را استانیک می‌گفتند.
  2. به عقیده اشتاین (سالنامه‌های بیزانسی و یونانی جدید l، ص ۵۹، یادداشت ۲) عنوان حکمران استانهای مهم دار dar بوده است و نیز به عقیده او عامل غیر مذهبی، که دارای عنوان رذ باشد (نلدکه، طبری: ص ۴۸-۴۴۷) هرگز وجود نداشته.
  3. نلدکه، طبری، ص ۴۴۶، هوفمان، ص ۲۳۹. باید در نظر داشت، که در متون پهلوی کلمه شهر ظاهراً همیشه بمعنی «مملکت شاهنشاهی» بود و القابی که جزء نخستین آن کلمه شهر است، همواره حاکی از عمال بلندمقامی بوده، که بر همه کشور حکم آنان نفاذ داشته است.
  4. شهریگ را به عربی رئیس الکوره ترجمه کرده‌اند (یعقوبی، چاپ هوتسما ج ۱ ص ۲۰۳). در عراق شهریگ‌ها یکی از طبقات آزاذان بوده‌اند، که فوق دیهکانان محسوب می‌گشته‌اند (مروج، ج ۲، ص ۲۴۰ مقایسه شود با نلدکه، طبری، ص ۴۴۶). بنا بر روایت نهایه، خسرو دوم تقسیمات جدیدی معمول داشت و کشور را به ۳۵ واحد اداری تقسیم نمود (برون، ص ۲۲۳).
  5. هوفمان، ص ۲۳۹. ظاهراً دیهیگ-دیه‌سالار است (بلادزی، رک نلدکه، طبری، ص ۴۴۱).