بشهرها و دهات برود، تا مردم جنگجو را به تکالیف جنگی و نظامات مختلفه لشکری آگاه کند.[۱]
در فصل پنجم و هشتم این کتاب تفصیل بیشتری راجع بوضع نظام مذکور است.
دبیران و سایر عمال اداره مرکزی
نفوذی که دبیران[۲] در کشور ایران داشتهاند، بسیار جالب توجه است: ایرانیان همیشه آراستگی صورت ظاهر امور را مهم میشمردهاند. اسناد رسمی و نامههای خصوصی همیشه میبایست بصورت مصنوع و سبک مقرر تحریر گردد. در این نامهها نقل قول بزرگان و نصایح اخلاقی و پندهای دینی و اشعار و معمیات لطیفه و امثال آن وارد میشد و مجموعه بسیار ظریفی تشکیل میداد، مقام و رتبه مخاطب و نویسنده را در طرز استعمال کلمات کاملا رعایت مینمودند. همان عبارتپردازی و تصنعات ادبی، که در اغلب کتب پهلوی و در اکثر بیانات پادشاهان هنگام جلوس میبینیم،[۳] در مکاتباتی، که زمامداران بزرگ دولت ساسانی فیما بین خودشان یا با دول خارجه میکردهاند، آشکار است.
نظامی عروضی در چهار مقاله گوید،[۴] «پیش از این در میان ملوک عصر و جبابرۀ روزگار پیش چون پیشدادیان و کیان و اکاسره و خلفا رسمی بوده است
- ↑ نامه تنسر، دارمستتر، ص ۲۱۸ و ۵۲۲، مینوی، ص ۱۵ و ۱۶.
- ↑ هرتسفلد، پایکولی، لغتنامه، شماره ۲۶۴؛ مقایسه شود با کتاب شدر موسوم به Esra der Schreiber(Beitrage zur historischen Theologie,5, Tubingen 1930) ؛ ص ۳۹ و بعد، بخصوص ص ۴۸-۴۷.
- ↑ طبری و فردوسی و ثعالبی.
- ↑ چاپ برون، ص ۲۴، ترجمه همین شخص، ص ۲۵ و بعد.