ایران و انیران»[۱] معرفی کرده بود. از مندرجات تاریخ طبری (نلدکه، ص ۱۱۱) استنباط میشود، که این کلمه عنوان رسمی وزیر بزرگ بوده و عباراتی از یعقوبی و مسعودی نیز دیده شده، حاکی از اینکه وزیر بزرگ را تا پایان عهد ساسانیان وزرگفرمذار میخواندهاند. عنوان دیگر وزیر در اندرزبذ[۲] بود، که بمعنی مستشار دربار است.
از جمله کسانی که باین مقام شامخ رسیدهاند، نام ابرسام در زمان اردشیر اول[۳] و نام خسرو یزدگرد در عهد یزدگرد اول[۴] و نام مهرنرسه ملقب به هزاربندگ در دوره یزدگرد اول وهرام پنجم[۵] و نام سورن پهلو در عهد بهرام پنجم[۶] بر ما معلوم است.
اطلاعات قلیلی راجع به صلاحیت و اقتدار وزرگفرمذار در دست است. حاجت بگفتن نیست، که وظیفه او اداره کردن کشور در تحت نظارت پادشاه بود، ولی اکثر نیز امور را بنا بر رای خود انجام میداده است و از این گذشته هنگامی که پادشاه در سفر یا در جنگ بود، وزیر اعظم نایبالسلطنه هم محسوب میشده
- ↑ الیزه، لانگلوا، ج ۲، ص ۱۹۰ و ۱۹۲.
- ↑ رک به ضمیمه دوم و نیز مقایسه شود با هرتسفلد، پایکولی، لغات، شماره ۱۰۰ در اندرزبذ-اندرزبذ تیسفون.
- ↑ طبری، ص ۸۱۶، نلدکه، ص ۹، کریستنسن AO، ج ۱۰، ص ۴۳ و بعد. ابرسام در عین حال ارگبذ نیز بوده است، بنابراین به خانواده ساسانیان تعلق داشته. آقای گیرشمن ضمن نامه خود بتاریخ ۳ ژوئیه ۱۹۴۰ با کمال لطف رونوشت کتیبهای را، که در فیروزآباد یافتهاند و از ابرسام ورزگفرمذار است، برای من فرستادهاند. موضوع کتیبه ساختمان پلی است.
- ↑ لابور، ص ۹۷.
- ↑ طبری، ص ۸۴۹ و ۸۶۸ و بعد، نلدکه، ص ۷۵ ببعد و ۱۰۸ ببعد.
- ↑ لازار فارپی، لانگلوا، ج ۲، ص ۲۷۰.