برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۱۷۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

که ارثا به دهقانان می‌رسید، چندان وسعتی نداشت، چنانکه از این لحاظ در اکثر نقاط شخص دهقان با سایر آحاد رعیت یکسان بود و دهقان کشاورز درجه اول در دیه خود محسوب می‌گردید.[۱] پس دهقان در مقابل زارعین دارای آن موقع و مقامی، که نجبای ملاک داشته‌اند، نبوده است. از لحاظ دیگر می‌توان دهقانان را نماینده دولت در میان رعیت خالصه گفت، وظیفه عمده او در این صورت وصول مالیات بوده است. نظر به اطلاعات محلی، که دهقانان از اوضاع زمین و نفوذ رعایا داشتند، دولت ایران موفق می‌شد، که با وجود لم‌یزرع بودن اغلب نقاط کشور، مصارف فوق‌العاده جنگها و هزینه گزاف دولتی را تحمل نماید و از عهده برآید. پس از فتح عرب نیز با وجود خشونتی، که فاتحین در اخذ مالیات به خرج می‌دادند، ما دام که با دهقانان متحد نشدند، نتوانستند عایدات خود را به میزانی برسانند که شاهنشاهان ساسانی رسانده بودند.[۲]

تشکیلات مرکزی

وزیر اعظم

رئیس تشکیلات مرکزی وزیر بزرگ بود، که در آغاز هزاربذ لقب داشت. در عهد هخامنشیان هزارپتی[۳] (به یونانی: خیلیارخوس، که در ابتداء رئیس فوج هزار نفری مستحفظ بود) بمقام نخستین شخص کشور رسید و پادشاه بدست او


  1. نلدکه، طبری، ص ۴۴۰.
  2. فان‌فلوتن، گزارش آکادمی پادشاهی علوم. VIoten, Verhand. d. konikI AKad van Westehschapenvan، امستردام ۱۸۹۲، ص ۱۳ و بعد.
  3. Hazarapati