برگه:Davari.pdf/۴۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

‫میدانم کسانی ایراد گرفته خواهند گفت‪ :‬در زمان صفویان که ایرانیان همگی در کیش شیعی میبودند پس‬ ‫چگونه به آن جنگهای بزرگ برخاستند و کشور را نگه داشتند؟!‪ .‬چگونه به آن فیروزیها رسیدند؟!‪...‬‬

‫میگویم ‪:‬‬

‫نخست‪ :‬در زمان صفویان شیعیان شیفته روضه خوانی و زیارتِ تنها نمیبودند‪ ،‬و بکارهای‬ ‫کشور نیز می پرداختند و دلیلش همانست که در راه نگهداری آن به جانفشانی برمیخاستند‪.‬‬

‫دوم‪ :‬زمان صفویان جز از زمان ماست‪ .‬در آن زمانها توده ها را اختیاری نبودی و پادشاهان‬ ‫توانستندی آنان را چنانکه می خواهند راه برند و به هر کاری وا دارند‪ .‬در آن زمان نیز جربزه و‬ ‫غیرت شاه اسماعیل و شاه تهماسب و شاه عباس می بود که از ایرانیان شیعی، ‬جنگجویان پدید‬ ‫می آورد‪ .‬آنگاه چنانکه در جای دیگری به گشادی نوشته ایم شاه اسماعیل و جانشینان او‪ ،‬نه از‬ ‫ایرانیان‪ ،‬بلکه از ایلهای ترک سود میجستند که مردانِ بیابانی ِ‬ جنگجویِ غیرتمندی میبودند و از‬ ‫شیعیگری جز جنگ با سنیان را یاد نگرفته بودند‪.‬‬

‫سوم‪ :‬در زمان صفویان ایرانیان در برابر خود‪ ،‬عثمانیان و ازبکان را میداشتند که چندان برتر‬ ‫نمی بودند‪ .‬ولی امروز در برابرشان اروپاییان را میدارند که بسیار برتری پیدا کرده اند‪.‬‬

‫چهارم‪ :‬در زمان صفویان جهان حال دیگری میداشت و امروز حال دیگری میدارد‪ .‬امروز‬ ‫زندگانی تنها با جنگ و شمشیر زدن نیست و هر توده ای باید در همه کارهای زندگی دلبستگی‌‬ ‫از خود نشان دهد و همه هوش و پروای خود را در راه نیکی زندگانی بکار اندازد‪ ،‬وگرنه از‬ ‫دیگران پس افتاده نابود خواهد گردید‪ .‬زمان صفویان با این زمان از هر باره جداست‪.‬‬

‫سوم‪ :‬یکزیان شیعیگری که میباید جداگانه شمارم‪ ،‬گستاخی پیروان آن کیش به دروغگوییست‪.‬‬ ‫دروغگویی که از بدترین گناهانست اینان در راه کیش خود پرهیز ندارند و آن را گناه نشمارند‪.‬‬ ‫از نخست چنین میبوده و اکنون نیز چنانست‪.‬‬

‫مثلا درباره امام ناپیدا گذشته از دروغهای دیگر‪ ،‬چنین گفته اند‪» :‬دو شهری هست بنام جابلقا و جابلسا‪ ،‬یکی در‬ ‫مشرق و دیگری در مغرب‪ ،‬و امام ناپیدا در آن دو شهر میباشد»‪ .‬ اکنون که همه جای کرﺓ زمین شناخته شده شما از‬ ‫ملایان بپرسید‪ :‬جابلقا و جابلسا کجاست؟!‪ ...‬از شهرهای کدام کشورهاست؟!‪.‬‬

‫امام ناپیدا که میدانیم داستانش چیست‪ ،‬کسان بسیاری گفته اند که او را دیده اند و هریکی داستانی سروده اند‪.‬‬ ‫یکی از ملایان نیز (حاجی میرزا حسین نوری) آنها را گرد آورده و کتابی ساخته‪ ،‬کتابی که سراپا دروغست‪.‬‬

‫از گنبدهای امامان در کربلا و نجف و مشهد بارها دعوی «معجزه» کرده اند‪ .‬پیش از زمان مشروطه در هر چند‬ ‫سال یکبار‪ ،‬از کربلا یا نجف آگاهی رسیدی‪ :‬فلان شب نور باران شده‪ ،‬فلان کور بینا گردیده‪ ،‬فلان لنگ پا گرفته‪.‬‬ ‫اینها را با تلگراف آگاهی دادندی و در شهرهای ایران چراغان رفتی‌‪ .‬باید از جنبش مشروطه خواهی در‬ ‫ایران و عثمانی خشنود بود که جلو این «معجزه» سازیها را گرفت‪.‬‬