برگه:Davari.pdf/۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

‫به برانگیختگان؛ به خدا نیز باوری نمیدارند ما روشن گردانیده ایم که برانگیختگی با دانشها ناسازگار‬ ‫نیست بلکه خود رازی از رازهای سپهر است‪.‬‬

‫‌همچنان خوانندگان میدانند که ما برای بنیادگزار اسلام چه جایگاهی باز کرده‪ ،‬به آن پاکمرد چه پاسی‌‬ ‫میگزاریم‪.‬‬

‫ولی اینکه در پی او یکدسته امامانی بوده اند و اینان نیز نیروهای خدایی داشته برگزیدگان خدا میبوده اند‪،‬‬ ‫بیکبار بی دلیلست و در خور پذیرفتن نمی باشد‪.‬‬

‫اینکه ما بنیادگزار اسلام را به برانگیختگی ستوده به رخ جهانیان میکشیم زورگویی نیست‪ .‬بلکه‬ ‫دلیلها برایش می آوریم‪ :‬به هنگامیکه جهانیان گمراه میبوده اند‪ ،‬آن پاکمرد برخاسته و با بت‬ ‫پرستی و دیگر نادانیها به نبرد پرداخته‪ ،‬خردها را به تکان آورده‪ ،‬یک شاهراهی برای زندگی باز‬ ‫کرده‪ .‬در سایه این کارهاست که ما او را برانگیخته خدا دانسته به روی جهانیانش میکشیم‪.‬‬

‫اما درباره آن امامان‪ ،‬نخست ـ باید پرسید‪ :‬پس از پیغمبر چه نیازی به آنان میبوده؟! مگر پیغمبر کار خود را‬ ‫ناانجام گزارده بوده که اینان به انجام رسانند؟!‪ .‬دوم ـ کارهایی که از آنان سرزده کدامست که ما آنها را به روی‬ ‫جهان کشیم؟!‪ ...‬کدام گمراهی را از پیش برداشته اند؟!‪ ...‬کدام تکانی را پدید آورده اند؟! ‪ ..‬کدام برگزیدگی یا‬ ‫برتری را از خود نشان داده اند؟!‪...‬‬

‫آری محمد بن علی و جعفربن محمد‪ ،‬پدر و پسر در «فقه» دانشی داشته اند‪ .‬ولی آن دانش در مالک و ابوحنیفه‬ ‫و شافعی و احمد بن حنبل نیز بوده است‪.‬‬

پنجم ‪ :‬شیعیان آن امامان را گرداننده جهان میشمارند‪» .‬چهارده معصوم» همه کاره دستگاه خدایند و در‬ ‫گردانیدن جهان یاوران او میباشند‪.‬‬

‫از خود آن امامان سخنانی در این زمینه‪ ،‬در کتابها آورده شده که اگرچه نتوان دانست کدامها گفته ایشانست و‬ ‫کدامها را دیگران افزوده اند ولی رویهمرفته پیداست که سرچشمه از خودشان بوده‪ .‬‌هرچه هست باور انبوه شیعیان به‬ ‫‌همینست و در سختیها به آنان رو می آورند و گشایش کار میخواهند‪ .‬امامان بمانند که خویشاوندان آنان را ـ از‬ ‫«حضرت عباس» و «جناب علی اکبر» و «زینب» و «ام کلثوم» و «سکینه» و دیگران ـ دست اندرکارهای جهان و‬ ‫یاوران خدا می پندارند‪ .‬بلکه در اندیشه شیعیان هر گنبدی گره از کار تواند گشاد و هر سقاخانه ای «مراد» تواند داد‪.‬‬ ‫این همه گنبدها که از بزرگ و کوچک برپاست جز برای اینکار نیست‪ .‬روند و در بر آنها ایستند و گشایش‬ ‫کار خواهند‪ ،‬آهن پاره ها را با دست گیرند و تکان دهند و نیازمندیهای خود را از آنها طلبند‪.‬‬

‫این سخنان در همه جا بر سر زبانهاست‪» :‬توسل به ائمه کن»‪» .‬دست به دامن امام حسین بزن»‪» .‬اگر نجات‬ ‫میخواهی در این در است»‪.‬‬

‫اکنون در تهران بیش از چند هزار گداست و اینان کوچه ها را میگردند و در جلو درها میایستند و پیاپی به زبان‬ ‫می آورند‪» :‬حضرت عباس دردت دوا کند»‪» ،‬امام حسین ذلیلت نکند»‪» ،‬امام بیمار به بستر بیماری نیندازدت»‪ ،‬«امام‬ ‫غریب قرضهایت ادا کند»‪ ،‬و مردم به پاس همین گفته ها نان و پول به ایشان میدهند‪.‬‬