دارد به جز چهار در که حفظ آنها سهل است بگیرد حتی از توقیف بعضی اشخاص که بالاخره شاه به آن رضا داده صحبت در میان است. اعتماد السلطنه که طیبعة رشادت زیادی ندارد و وجدانا نیز به خود اطمینان قلب ندارد همینکه شنیده است که میرزا فروغی منشی ادارۀ او را توقیف کردهاند از ترس در اندرون در اطاق خواجهسرایان بست نشسته و ۴۸ ساعت در آنجا بوده تا اینکه شاه او را به حضور خواسته و او را امر کرده است که از بست خارج شود. از تمام این کیفیات بوی بدی برای آینده استشمام میشود.
۱۹ مه = ۱۰ شوال
امروز روز جلسۀ سالیانه انجمن «آلیانس فرانسه» بود و من بار دیگر به ریاست آن انتخاب شدم.
خطر بزرگی از بیخ گوش این انجمن بیچاره گذشت به این معنی که در میان این همه سروصدای توطئه رییس نظمیه هم از حال نگرانی شاه استفاده کرده در گزارشی مخصوص انجمن ما را در ردیف انجمنهای سری و فراموشخانه به قلم آورده و مثل مجالس بابیه آن را خطرناک معرفی نموده بود.
اما ما به آسانی به شاه فهماندیم که آلیانس فرانسه جمعیتی است که نه در مسائل سیاسی مداخله میکند نه در امور مذهبی بلکه اساسی است که همه ممالک عالم آن را پذیرفته و برهمزدن آن برای او که دوست مملکت فرانسه است خوشایند نخواهد بود.
بعد از این توضیحات که شاه با کمال حسننیت آنها را پذیرفت نه این که آن را بر هم نزد بلکه آن را تحت ریاست عالیۀ خود گرفت و فرمانی داد که در هر یک از مدارس دولتی تالاری را به اختیار انجمن آلیانس فرانسه بگذارند.
به این ترتیب در این موقع مشکل که تحریک شاه به آزار و اذیت اشکالی چندان نداشت عشق حقیقی اعلیحضرت به مملکت فرانسه بر سوء نیت بدخواهان غلبه کرد و نگذاشت که او از رأی ایشان تبعیت کند.