بود كه در موقع حركت مجرى شد چه در زمان حركت اين كار به عجله و در بىنظمى انجام گرفت و هر دسته جدا حتى بعضى اشخاص تنها با اسب يا كالسكه به جاى آن كه به دربار بيايند مستقيما عازم ييلاق شدند و عزيمت دستهجمعى صورت نگرفت در صورتى كه در برگشتن برعكس بود.
شاه با كالسكهاى كه به شش اسب عالى دمقرمز و كاكلبهسر بستهاند به سمت پايتخت عازم شد و سه مهتر يدككش كه لباس چسب پوشيدهاند به محض حركت اسبان كالسكه به پاى آنها مىتازند، شاطرها با عصاهاى مخصوص دو طرف كالسكه را دارند و پيشاپيش ايشان سواران كشيك در حركتند و ما هم سوار اسب در عقب آنها مىتازيم.
به اين وضع از جلوى پارك وسيع امين الدوله كه گردوخاك درختان آن را سياه كرده گذشتيم و به خيابان شميران وارد شديم سپس از مقابل نگارستان و عمارت ظلالسلطان و از ميدان توپخانه عبور كرده از طرف خيابان ناصريه به ارك رسيديم و سفرهاى تابستانى امسال و دورۀ چادر نشينى ما به انتها رسيد.
منول ما در پايين ارك خانهاى است كه سابقاً ضميمۀ اندرون فتحعليشاه بوسه و در آن در خيابان جبه خانه باز مىشود و از راه حياط تكيۀ دولت به گلستان راه دارد هممنزل من شاهزاده محمد ميرزا كاشف است و با هم جمع خوشى داريم.
۱۲ مه ۱۸۹۱ = ۳ شوال
امسال مرحلۀ اول توقف ما عشرتآباد است. قصر آن چندان مهم نيست و باغهاى آن هم كموسعتتر از باغهاى ييلاقى ديگر است به علاوه به علت نزديكى به طهران هواى آن نيز چندان با هواى طهران تفاوت ندارد تا انسان خود را در اينجا راحتتر بيايد مخصوصا بارانهاى دائمى توليد زحمت ديگرى كرده.
در هر طرف در ورودى چند اطاق ساخته شده، در طرف دست راست آبدارخانه و اطاق دفتر و در طرف چپ در انتهاى باغ مربعشكلى بيرونى است از نوع بيرونىهاى خيلى معمولى. اندرون كه در قسمت آخر قصر واقع است وضعى خاص دارد و عمارت خوابگاه آن به صورت يك برج واقعى است داراى سه مرتبه روى يك طبقه زيرزمين و هر قدر عمارات اهل حرم كوتاه و كوچك است خوابگاه بلند و بزرگ مىنمايد.