درجه تعصب مردم را ظاهر میکند چه در روز عاشورا عامه آنقدر بر سینه میزنند که خون از آنها جاری میشود و در عید قربان به این عنوان که ثواب دارد گوشت شتر را خام خام میخورند و بر سر بهدستآوردن قطعهای از آن به سر و مغز یکدیگر میکوبند.
۳۱ ژوئیه = ۱۳ ذیالحجه
امروز امینه اقدس عازم مشهد است به این امید که بینایی ازدسترفتۀ خود را از حضرت رضا باز بگیرد. همراه او به قدری سواره و پیاده و قاطر زین کرده هست که گویی اردویی با او حرکت میکند و میتوان گفت که هیچیک از ملکههای فرانسه هم در عهد سلطنت سلسلۀ مرونژی[۱] با این جاه و دستگاه حرکت نمیکرده.
این زن خردجثۀ جاهطلب و عظمتجو هر وقت که فرصتی به دست آرد به اتکای نفوذی که در شاه دارد با گستردن بساط تظاهر مقام خصوصی خود را به رخ مردم میکشد و در این باب هیچگونه ملاحظهای به کار نمیبندد.
میرزا عبد اللّه خان مستشار وزارت خارجه به استقبال وزیر مختار روس به رشت رفته بود بر اثر ابتلا به تبی در آنجا فوت کرد. تبهای گیلان در تابستان خطرناک و بعضی اوقات مثل همین مورد کشنده است.
۶ اوت = ۱۹ ذیالحجه
بار دیگر از نیاوران حرکت کردیم ولی این دفعه به قصد شهرستانک بود که در شش ساعتی ما قرار دارد. در سه ساعت اول با زحمت بسیار از کوهها بالا رفتیم تا به ارتفاع ۳۴۰۰ متر رسیدیم. راه عبارت از جادههای باریکی است در حاشیه کوهها و دنبال ما رشتۀ دراز قافلۀ زنان اندرون است که به گردن قاطرها چسبیده و بلندیهای راه آنها را گاهی از نظر ما مخفی و زمانی پیش چشم ما نمایان میسازد.
چادرهای خاکستریرنگ را روی سنگی تیرهرنگ زدند و در جلوی هرکدام از آنها چتری بود به یک رنگ مخصوص تقریباً به همان اندازه که زن همراه بود. هر خانمی که میخواست قرارگاهش مشخص باشد چتری به یک رنگ خاص اختیار کرده بود به
- ↑ Merovingiens