انتشار «غربزدگی» که مخفیانه انجام گرفت نوعی نقطهٔ عطف بود در کار صاحب این قلم. و یکی از عوارضش اینکه «کیهان ماه» را به توقیف افکند. که اوایل سال ۱۳۴۱ براهش انداخته بودم و با اینکه تأمین مالی کمپانی کیهان را پس پشت داشت شش ماه بیشتر دوام نیاورد و با اینکه جماعتی پنجاهنفره از نویسندگان متعهد و مسؤول به آن دلبسته بودند و همکارش بودند دو شماره بیشتر منتشر نشد. چراکه فصل اول «غربزدگی» را در شمارهٔ اولش چاپ کرده بودیم که دخالت سانسور و اجبار کندن آن صفحات و دیگر قضایا…
کلافگی ناشی ازین سکوت اجباری مجدد را در سفرهای چندی که پس ازین قضیه پیش آمد درکردم. در نیمهٔ آخر سال ۴۱ به اروپا. به مأموریت از طرف وزارت فرهنگ و برای مطالعه در کار نشر کتابهای درسی. در فروردین ۴۳ به حج. تابستانش به شوروی. به دعوتی برای شرکت در هفتمین کنگرهٔ بینالمللی مردمشناسی. و به آمریکا در تابستان ۴۴. به دعوت سمینار بینالمللی و ادبی و سیاسی دانشگاه «هاروارد». و حاصل هرکدام ازین سفرها سفرنامهای. که مال حجش چاپ شد. بهاسم «خسی در میقات» و مال روس داشت چاپ میشد؛ بهصورت پاورقی در هفتهنامهای ادبی که «شاملو» و «رؤیایی» درمیآوردند. که از نو دخالت سانسور و بسته شدن هفتهنامه. گزارش کوتاهی نیز از کنگرهٔ مردمشناسی دادهام در «پیام نوین» و نیز گزارش کوتاهی از «هاروارد»، در «جهان نو» کد دکتر «براهنی» درمیآورد و باز چهار شماره بیشتر تحمل دستهٔ ما را نکرد. هم درین مجله بود که دو فصل از «خدمت و خیانت روشنفکران» را درآوردم. و اینها مال سال ۱۳۲۵. پیش ازین