پرش به محتوا

برگه:مجمع التواریخ میرزا محمدخلیل.pdf/۳۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

واقعۀ قندهار و آمدن خسرو خان بر سر قندهار محض اظهار نمک‌به‌حلالی و رسوخ عقیدت دیرینۀ حقوق سلاطین صفویه با پانصد ششصد سوار بمدد خسرو خان وارد اردوی او گردید و بعد از آنکه مقدمۀ قندهار به نحوی که مذکور شد بر خلاف مدعی صورت گرفت عبد اللّه خان با اولاد خود وارد هرات شد و چون بزرگ‌زادۀ قوم بود جمیع سر خیلان ابدالی به او رجوع آوردند.

در آن اوقات حکومت هرات بعباس قلی خان شاملو مفوض بود، خان مذکور از هجوم فرقۀ ابدالی و کثرت ایشان و جمعیت نمودن بر سر عبد اللّه خان متوهم گردید زیرا که از ناصیۀ احوال پدر و پسر تفرس فتنه و ارادۀ خروج معلوم نموده بود و به همه جهت کثرت و هجوم و استعداد فرقۀ ابدالی زیاده از فرقۀ غلزۀ بود.

در روزی که عبد اللّه خان با پسرش برای ملاقات عباس قلی خان آمده بود هر دو را دستگیر نموده و در خلال آن احوال سرداران قزلباشیۀ هرات بسبب بدسلوکی عباس قلی خان هجوم‌آور شده او را مقید نموده و عریضه بدرگاه پادشاهی متضمن بدسلوکی عباس قلی خان فرستاده استدعای حاکم جدید نمودند و از پیشگاه پادشاهی نیز حسب الارادۀ آقایان هرات عباس قلی خان را معزول نموده جعفر خان استجلو را بجای او منصوب کرده روانۀ هرات کردند و در این بین هرج و مرج فرصت بدست عبد اللّه خان ولد او افتاده به معاونت جمعی از مردم ابدالی که در شهر بودند از محبس گریخته بجانب کوه دو شاخ که در آن وقت ایل ابدالی در آنجا قشلاق نموده بودند رفتند و از آنجا جمعیت نموده بر سر قلعۀ اسفزار رفته آن را مسخر ساختند و از آنجا به هیئت مجموعی بر سر هرات آمدند و جعفر خان حاکم هرات نیز با سپاه و لشکر خود از شهر برآمده در یک فرسخی شهر تلاقی فریقین روی داد و بعد از محاربۀ عظیم شکست بر لشکر هرات افتاده جعفر خان دستگیر افاغنه گردید لیکن چون این خبر بشهر