رسید مردم سر از اطاعت افغان پیچیده دروازههای شهر را مسدود کردند و افاغنه نیز از بیرون به محاصرۀ شهر قیام نمودند و هر روز فیما بین فریقین جنگ قائم بود تا بعد از مدتی که محاصره بطول انجامید و از هیچ طرف کمک و مددی باهل قلعه نرسید و بسبب قلت ذخیره و آذوقه در شهر قحط و غلا پیدا شد لاعلاج مردم شهر هریک بفکر کار خود افتاده بعضی آشکارا و بعضی پنهان از قزلباشیه با افاغنۀ بیرون راه سازش و آمیزش بهم رسانیدند و آخر الأمر افاغنه از راه برج مشهور ببرج فیلخانه که در سمت درب عراق واقع شده به معاونت بعضی از مردم دهات به کمند بر جدار حصار صعود نموده بر شهر استیلا یافتند و بقدر امکان بقتل و غارت شهر پرداختند و از فرقۀ قزلباشیه هر که را یافتند بقتل رسانیدند و مردم شهر را بعد از قتل و غارت تتمه را امان داده به استمالت کوشیدند و بتدریج در اندک زمانی توابع هرات را مانند او به و شافلان و کوسویه و غوریان و پوریان و جام و لنگر و خواف و باخرز و زوزن و میمند و فراه تا سرحد سیستان و از سمت شمال از بادغیس تا حوالی آب مرغاب متصرف شدند و این وقایع در سال هزار و یکصد و بیست و هشت (۱۱۲۸) هجری روی داده و قلعۀ فراه نیز که سال سابق بتصرف افاغنۀ غلزۀ درآمده بود اسد اللّه خان علی الغفله ایلغار نموده بتوسط نردبان ببروج قلعه صعود نموده آن قلعه را نیز بتصرف درآورده ضبط نموده بهرات مراجعت نمود.
ذکر سرداری فتح علیخان ترکمان
چون این اخبار باصفهان بسمع باریافتگان با جاه و جلال رسید امرای دولت پادشاهی فتح علیخان ترکمان را به سپه سالاری و سرداری مأمور نموده با سپاه بسیار و سرانجام بیشمار روانۀ خراسان نمودند و فتح علیخان منزل بمنزل قطع مراحل نموده در آخر همان سال در حوالی کوسویه و پل سالار و رباط پریان که دو منزلی هرات است رسید و از اینجانب اسد اللّه خان ابدالی نیز با افواج خود از شهر هرات برآمده