برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۳.pdf/۶۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۴
رجال ایران

«با این کثرت و تعدد نسل حال و روز رعایای بدبخت ایران معلوم است. معمولا تمام این شاهزادگان و شاهزاده خانم‌ها از دولت حقوق میگرفتند و گذشته از آن حکومت شهرهای ایران بدست شاهزاده‌ها بود و غالب آنها در یک شهرستان بالارث فرمانفرما بودند و مانند ملخ‌های گرسنه دسترنج دهقانهای ایران را می‌بلعیدند».

آغا محمدخان در سال ۱۲۰۶ ق. پس از فتح کرمان و خاتمه کار لطفعلی خان زند از کرمان بشیراز آمد و فتحعلی‌خان برادرزاده خود را ملقب به جهانبانی[۱] کرده او را والی فارس – کرمان و یزد نمود.

در سال ۱۲۱۱ ق. که آغا محمدخان برای جلوگیری از تجاوزات روسها و تدمیر و مطیع نمودن خوانین و امراء قفقاز که از اوامر و اطاعت حکومت مرکزی سرپیچی کرده بودند عازم آذربایجان و قفقار بود، جهانبانی را پیش از حرکت خود از شیراز به تهران خواست و پس از دادن دستورات لازم او را دوباره به مقر حکمرانیش روانه فارس نمود. باباخان جهانبانی در شیراز بود که در دویم محرم ۱۲۱۲ ق.[۲] از قضیهٔ قتل عموی خود در شیشه قراباغ اطلاع پیدا کرد.

پسر اکبر خود محمدعلی میرزا را که بسن ده سالگی رسیده بود حاکم فارس نموده و خود در اواخر محرم رهسپار تهران شد و در ۲۰ صفر به پایتخت ورود نمود. در این هنگام کسانی که دعوی سلطنت و جانشینی آغا محمدخان را داشتند دو نفر بودند یکی علیقلی‌خان برادر صلبی آغا محمدخان و کوچکترین فرزند محمدحسنخان قاجار و دیگری صادقخان شقاقی از سرداران معتبر او بودند.

دو روز پس از ورود فتحعلی‌شاه به تهران، حسینقلی خان برادر اعیانی فتحعلی شاه طبق رأی و دستورات حاج ابراهیم‌خان اعتمادالدوله شیرازی صدر اعلم با تمهید و مقدماتی چند و تطمیع نمودن علیقلی‌خان، او را با خود بحضور فتحعلیشاه آورد و بنابر دستور قبلی به محض اینکه خواست به مجلس مذاکره در باب سلطنت وارد شود او را از هر دو چشم نابینا کردند و سپس او را به بابل مازندران فرستادند و از مدعیان سلطنت در این تاریخ فقط صادقخان شقاقی باقی ماند.

فتحعلی‌شاه حسینخان قاجار قزوینی رئیس غلامان و یا به اصطلاح آن زمان قوللر


  1. لقب جهانبانی قبلا متعلق به لطفعلی خان زند بود که وی در سال ۱۲۰۴ هـ. ق. در زمان سلطنت پدرش جعفرخان زند ملقب به جهانبانی شده بود.
  2. دوازده روز پس از کشته شدن آغا محمدخان.